سلام
با سلام من و همسرم خیلی عاشق هم بودیم. ولی مشکلات زیادی داشتیم و این مشکلات رفته رفته زیاد شد بعد از یه سالگی فرزندم دیگه بدتر شد و همش دعوا به خانواده ها کشیدهه میشد من هم تصمیم به جدایی میگرفتم اما هربار قضیه منتفی میشد تا اینکه اخرین باری که تصمیم به جدایی گرفتم به خاطر دعوایی که همسرم با من داشت منم رفتم به صورت ناشناس با یکی چت کردم که به سکس چت رسید وقتی همسرم فهمید منو فرستاد خونه پدرم منم دیگه نمیخواستم برگردم اونجا رفتم با یه اقایی تو مجازی دوست شدم که خودش متاهل بود من از زندگیم درد دل میکردم اونم از زندگیش میگفت رابطه جنسی مجازی هم داشتیم تا اینکه کمتر از یه هفته که شد همسرم بعد یه ماه امد واسه اشتی و منم اون رابطه رو کات کردم و به خاطر بچم برگشتم حالا از اون موقع که شیش ماه میگذره خیلی افسرده شدم همش احساس گناه و احساس عذاب وجدان دارم البته تا یه مدت اضطراب شدیدی نسبت به همسرم پیدا کرده بودم اونقدر دچار گناه و عذاب وجدان میشدم که دچار پنیک میشدم که الان یه مدت داذو مصرف میکنم زیر نظر دکترم همسرم از وقتی دید من افسرده شدم رفتارش خیلی عوض شد و اون ادم زور گو گذشته نیست و خیلی اروم شده من اما همش از خودم بدم میاد اعتماد به نفسم رو ازدست دادم احساس بی ارزشی میکنم اخه خیلی ام معتقد و وفاداری بودم احساس میکنم مادر بدی هستم برایه بچم منی که همیشه واسه خودم یه اصولی داشتم نباید پا رو اصولم میذاشتم خیلی خودم رو سرزنش میکنم دیگه انگیزه ای واسه کاری ندارم دیگه علاقه ای به هیچ چیزی ندارم اون ادم پر نشاط و پرانگیزه که بودم دیگه از بین رفته همینطور دچار وسواس هایه فکری شدم از صبح که بیدار میشم تا شب دارم به این موضوع فکر میکنم گاهی اوقات حتی خوابش رو میبینم بعضی وقتا میگم نکنه اون فرد ی که باهاش حرف میزدم واسم دردسر درست کنه نکنه منو پیدا کنه چرا اسم خودم گفتم اسم بچم رو گفتم حتی بعضی وقتا احساس میکنم مادر بدیم که اسم بچم رو گفتم وقتی پرسید حالا زعضی وقتا از اسم بچم هم میترسم دوست دارم عوضش کنم نمیدونم چرا این فکرا میاد تو ذهنم چه کار باید بکنم رابطه ام با همسرم سرد شده تا میخوام برم طرفش یه فکری تو ذهنم میگه تو بهش خیانت کردی لازم نکرده دوسش داشته باشی تو لیاقتشو نداری ایا میشه دوباره عاشق همسرم بشم و این رابطه رو نجات بدم حتی دیگه مثل قبل بچم رو دوست ندارم قبلا واسش میمردم اینقدر که دوسش داشتم اما الان حتی نمیدونم احساسم چیه
سلام به شما دوست عزیز
احساسات شما قابل احترام می باشد اما بهتر است سعی کنید که شمکلات زندگی مشترکتان را به کمک روانشناس بررسی و برطرف کنید چون قهر کردن ، خیانت کردن و یا سرزنش خود و یا دیگری کمکی به بهبود این مشکلات نمی کند و تنها باعث می شود که مشکلات بیشتری را تجربه کنید که برای خودتان نیز آسیب های روحی زیادی دارد .
شما از نظر روحی در شرایط مناسبی قرار ندارید و نیاز است که در کنار مصرف دارو دروهای روان درمانی را نیز تجربه کنید تا بتوانیم با بررسی افکار ، احساسات و هیجاناتی که شما تجربه می کنید کمک کنیم تا شما بتوانید در اول خودتان در شرایط روحی بهتر قرار بگیرید و بعد در مورد زندگی و فرزندتان تصمیم گیری داشته باشید .
شما برای ادامه زندگی مشترک نیاز به شرایط روحی مناسب و دلایل محکم تری جز فرزندتان دارید چون اگر تنها بخاطر فرزندتان با وجود احساسات و مشکلات گذشته به زندگی مشترک برگردید تنها باعث می شود که خودتان شرایط روحی سخت تری را تجربه کنید در کنار اینکه زندگی با نبود شرایط روحی مناسب و روابط سازنده در کنار آسیب به خودتان به فرزندتان نیز آسیب می زند .
در این مسیر علایم روحی شما نیاز به درمان توسط روانشناس دارد .
در مورد گذشته نیز بهتر است برنامه و راهای ارتباطی با این آقا را قطع کنید تا بتوانید بدون نگرانی از اگاهی همسرتان در این مورد با کمک روانشناس تصمیم گیری کنید .
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲