با سلام ، پسری هستم ۳۱ ساله ، به پیشنهاد خانواده اواسط فروردین ماه از یه خانمی خواستگاری کردم ولی به دلایلی ( به دلم ننشست و مشکل مالی داشتم )اون موقع منصرف شدم و رد کردم بعد از گذشت دو ماه درخواست کردیم که یک جلسه باهم صحبت کنیم و موافقت شد و جلسه سوم رو هم برگزار کردیم و تو جلسه سوم پیشنهاد دادم که یکم بیشتر با هم باشیم و صیغه محرمیت بینمون خونده بشه تا راحتر باشیم و فعلا هم کسی به غیر از خانواده ها ندونند تو همون جلسه جوابی ندادن و گفتند باید مشورت کنند بعد از دو روز خواهرم باهاشون تماس میگیرن و درخواست چند جلسه دیگر صحبت رو بهشون میدن و اون دختر خانم هم میگه قرار بوده صیغه محرمیت خونده بشه و الان دوباره باید مشورت کنم ، فرداش که تماس گرفتیم گفتند که با هم تفاهم نداریم . حالا نمیدونم اینکه از موضوع صحبت کردن ناراحت شدن یا اینکه واقعا به این نتیجه رسیدن که باهم تفاهم نداریم ؟! اختلاف عمیقی با هم نداشتیم ( سن ۴ سال فاصله داریم ، هر دو اهل نماز و روزه و … ، هر دو لیسانس ، اقتصادی خانواده ها تو یه سطح ، اجتماعی تقریبا تو یه سطح ، فرهنگی تقریبا تو یه سطح ) اختلافات : ( به زبون اوردن احساس برای من سخت و برای اون راحت ، من زیاد اهل صحبت کردن نیستم و اون بیشتر از من خوشش میاد صحبت کنه ، یکم از شرایط مالی من شک داشت ) الان موندم که بخواهم پیگیر باشم شاید به نوعی زیاد خودش رو بگیرد ( چون میشه بار سوم از یه دختر خواستگاری کردن ) ، از یه طرف هم میگم تو زندگی باید یه جاهایی گذشت داشته باشی غرورت رو کنار بزاری ، از یه طرف هم میگم شاید خواست خدا باشه که این ازدواج سر نگیره . خلاصه ممنون میشم راهنماییم کنید . ببخشید که طولانی شد .