سوالتو بپرس
X

شك داشتن به همسر

سلام من و همسرم 7 ساله ازدواج كرديم و يه بچه 4 ساله هم داريم من تازگيا به خاطر رفتار مشكوك همسرم بهش شك كردم و احساس ميكنم تلفني با كسي در ارتباطه البته خودش انكار ميكنه و اگه بفهمه من بهش شك كردم خيلي عصباني ميشه.خيلي ناراحتم و همش گريه ميكنم دوست دارم حقيقت رو بدونم.به نظر شما حقيقت چيه و چطوري ميتونم با اين وجود دوستش داشته باشم؟

هدا:

نمایش نظرها (30)

  • خب بهتره در این مورد بطور غیرمستقیم تنفر و انزجارتون رو این رفتارها بیان کنید ... ایشون باید حدود و خط قرمز زندگی مشترک رو بدونه ... اگر بصورت مستقیم بگید مسلم بدونید رفتار ایشون تغییر میکنه و ارتباطش رو به خارج از حیطه شما میبره و شما نمیتونید در موقعیت های خاص کنترل و مدیرتی داشته باشید

  • سلام. وقتتون به خیر. بنده دو سال پیش با پسری ازدواج کردم که قبل از اون یکسالی هم نامزد بودیم. من زندگیم رو دوست دارم و همه چی خوبه. فقط یه مسئله ای هست که من اذیت میشم. شوهر من خیلی خونگرم و مردمی هست و با همه سریع صمیمی میشه. به خصوص خانوم ها که سریع شروع میکنن به درد و دل کردن و ایشون هم گوش میدن. من از این موضوع رنج می برم. نگرانم که از دستش بدم برای اینکه مواردی دیدم که با همین روابط شوهرشون عاشق شخصی دیگه شده. بارها بهش تذکر دادم و بهم گفته که نمیتونه جور دیگه ای رفتار کنه و هیچ قصد و نیتی هم نداره. البته این ویژگیش خیلی شبیه پدرشه که خیلی خوب با مردم و به خصوص خانوم ها ارتباط برقرار میکنه. من گاهی حتی به دوستای خودم هم شک میکنم که نکنه قصدی دارند. چون انقدر سریع با همسرم راحت و خوب صمیمی میشن. از طرفی من این اخلاق رو ندارم. نمیدونم چیکار کنم؟
    ممنون که به حرفهایم گوش دادین.

    • خب در این مورد اگر اخلاق و منش ایشون این باشه شما نمیوتونید تغییرش بدید پس بهتره در این موارد و در این مواقع در کنارش باشید تا بتونید اوضاع رو مدیریت کنید و اگر خدایی نکرده موردی پیش اومد بتونید رفعش کنید

  • سلام من و پسر عموم دوسال عقد بودیم و الان یازده ماهه که عروسی کردیم.اوایل ازدواجم یه روز صبح زود که خواب بودم متوجه شدم همسرم با گوشیش داره پیام میده.وقتی بیدار شدم و اون به حمام رفته بود به خاطر کنجکاویم نگاهی به گوشیش انداختم و متوجه شدم توی لاین با یه دختری حال و احوال پرسی کرده بود و مشخص بود یه سری پیاما حذف شده.(از اسمی که سیو کرده بود متوجه شدم از همکلاسیاشه ) اون موضوع رو دیگه فراموش کردم و سعی کردم بهتر باشم اما دیشب داشتم فیلم میدیدم و همسرم پای تلویزیون خواب بود.گوشیش زنگ خورد دیدم همون خانومه. همسرم بیدار شد و سریع صدای گوشیشو قطع کرد و جواب نداد گفتم چرا جواب ندادی گفت از بچه های دانشگاس ولش کن نصفه شبم ول کن نیستن.همسرم دوباره خوابید منم گفتم میرم دوش بگیرم رفتم حمام و آبرو باز کردم اما در حموم رو آروم باز کردم و آبو بستم. متوجه شدم همسرم داره با تلفن حرف میزنه فقط اینو شنیدم که میگفت: پیشم بود... باشه... باشه ... فردا...خوب قربونت ... باشه قربونت فدات شم ...!!!
    از دیشب تا صبح این جمله ها همش تو ذهنم تکرار میشه . همش میگم اون اهل این کارا نیست. واقعا دوستت داره اما هی از خودم میپرسم چرا جلوی من باهاش حرف نزد .
    من آدمی نیستم که همش گوشی همسرمو چک کنم یا رفت و آمداشو فقط همون یک بار گوشیشو چک کردم.
    بهش این اجازه رو میدم که با دوستاش به تفریح بره چون بهش گفتم که ازدواج کردی اسیر که نشدی . اون هم همیشه وقتی دوستاش ازش بخوان که بیرون برن بهم میگه و ازم اجازه میگیره.تابه حال جلوشو نگرفتم..
    شوهرم خودش همیشه میگه این اخلاقتو که بهم گیر نمیدی دوست دارم این که مثل زنای دیگه تو کارام زیاد سرک نمیکشی و بهم شک نداری.
    واقعا نمیدونم چکار کنم.چه دلیلی داره همسرم قربون صدقه یه دختر دیگه بره. لطفا راهنماییم کنید.
    چه جوری باهاش صحبت کنم.
    ممنون.

    • خب در وهله نخست میزان محبتون رو به ایشون زیاد کنید ... و به طور غیر مستقیم انزجار و تنفرتون از چنین روابطی رو در قالی مثلا" روزنامه های حوادث و یا برنامه های تلویزیونی بیان کنید .... ایشون باید بدونه اگر چنین موردی باشه شما در خارج شدن از این زندگی تردید به خودتون راه نخواهید داد ... پس از بروز وابستگی جدا" خوددداری کنید ....
      به این روش میتونید در کنارش باشید و چنین رفتارهایی رو کنترل کنید .. همینکه به شما اعتماد داره و پنهان کاری نمیکنه بسیار خوبه ...
      حتی اگر شماره طرف رو هم پیدا کردید و خواستید تماس بگیرید نباید از طرف شما باشه تا همه چیز طبیعی به نظر بیاد

  • سلام
    من24 سال سن دارم .پارسال با اقایی دوست شدم که خیلی دوستش داشتم .اما بعد متوجه شدم خیانت میکنه .به سختی جدا شدم .بعد از 1 سال رابطه ایی رو شروع کردم که قصدمون ازدواج .اما من به این اقا شک دارم .همش بهش گیر میدم .هرکاری میکنه شک میکنم .به نظرتون چیکار کنم .من باید پیش روانشناس برم یا روانپزشک یا مشاوره

  • باسلام، من خارج از كشور زندگي ميكنم و حدود يك ماهي است كه شوهرم با همكار زن خودش به باشگاه ميره و بعدش باهم ميرن غذا ميخورن، من از اين موضوع اصلا راضي نيستم و چندباري هم به همسرم تذكر دادم اما اون گوش نداده، خواهش ميكنم راهنمايي كنيد كه چكار كنم؟

    • در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • سلام
    من 26 سالمه 3ساله ازدواج کردام چند ماهی هست که به همسرم شک کردام وبیخود بهش گیر میدام دعوا میکنم خواهش میکنم راهنماییم کنید

    • در همه ما یک حس مالکیت وجود دارد، در واقع آدم ها نسبت به هرچیزی که دوست دارند نوعی احساس مالکیت دارند و این حس ناشی از یک ترس درونی است، ترس از دست دادن. در حقیقت پشت رفتارهای کنترل گر و سوءظن آمیز ترس از دست دادن وجود دارد. این افراد انگار در وجودشان چیزی را کم دارند و جای چیزی برایشان خالی است و می خواهند به نوعی این جای خالی را پر کنند، در حقیقت رفتارهای شکاکانه و سوءظن آمیز آن ها نسبت به بیرون و آدم مقابلشان نیست بلکه این شک نسبت به خودشان است و به نوعی طرف مقابل و اتفاقات مختلف آینه ای است برای آن ها تا خودشان را ببینند. وقتی من نسبت به خودم شک داشته باشم یعنی به توانایی ها و دوست داشتنی بودن خودم شک دارد و شک دارم که آنقدر خوب باشم که طرف مقابل حاضر شود با من بماند. ولی اگر من اطمینان داشته باشم که آنقدر خوبم که طرف مقابل با من بماند دیگر به این نیازی ندارم با رفتارهای کنترل گر طرف مقابل را مجبور کنم که با من بماند یعنی دارای خودارزشی و اعتماد به نفس کافی هستم، باور دارم طرف مقابل به خاطر من در رابطه می ماند ولی کسانی که به خودشان و توانایی های شان شک دارند، فرافکنی کرده و به طرف مقابل شک می کنند چون می دانند آنقدر خواستنی نیستند که طرف مقابل در رابطه بماند.

      هرگونه رفتاری خارج از رفتارهای مرسوم حدود خانواده بسیار آسیب زننده است و می تواند رابطه و زندگی زناشویی را به سمت تعهدنداشتن پیش ببرد. تعهد از فاکتورهای اصلی ازدواج و یک رابطه است یعنی «من در برابر ازدواج، همسرم و رابطه مسئولم» اما می توان با انتخاب درست هیچگاه در زندگی مشترک چنین رفتارهایی را ندید مثلا اگر زوجین در همان زمان آشنایی برای ازدواج به شناخت صحیح و درستی از هم نرسیده باشند و بدون شناخت کافی باهم ازدواج کرده باشند ممکن است بعد از ازدواج از هم رفتارهای مشکوک ببینند یا اینکه حتی بعضی از زوجین در زمان آشنایی نیز رفتارهای شیطنت آمیز و ناپسندی را از هم دیده اند ولی آن ها را ندیده گرفته اند و بیش از حد مثبت نگر بوده اند در واقع اینجا هشداری است برای کسانی که هنوز ازدواج نکرده اند. آن ها باید دقت کنند که مرحله آشنایی بسیار مهم است، بسیاری از رفتارهای شیطنت آمیز و مشکوک را می توان در همان دوران آشنایی تشخیص داد و باید متوجه بود اینگونه رفتارها نه تنها بعد از ازدواج بهتر نمی شوند بلکه به احتمال فراوان بدتر هم می شوند. مثلا اگر فردی که به خواستگاری شما آمده است، به اصطلاح بسیار دوست باز است و دوست دارد با همه رابطه ای باز داشته باشد، ببینید آیا می توانید این مورد را در زندگی مشترک تان تحمل کنید یا نه.

      وقتی آدم ها در زمان مناسب، روابط مناسبی با دیگران ندارند، شاید بخواهند بعد از ازدواج این مورد را جبران کنند، مثلا اگر من هیچ گاه در محیط های اجتماعی چون دانشگاه یا محیط کار حاضر نشده باشم یا روابط سالم و کاری با افراد مختلف نداشته باشم ممکن است بعد از یک سنی و گاهی هم بعد از ازدواج، تمایل داشته باشم به سراغ شناخت آدم های مختلف بروم و ارتباطات متفاوت را تجربه کنم، البته تا اینجای کار مشکلی ندارد اما وقتی زیاده روی پیش می آید و تمایلاتی که یک روزی سرکوب شده و اکنون می خواهد خود را نشان دهد ممکن است جنبه ناپسند پیدا کند، البته کسانی که به سمت اینگونه رفتارهای ناپسند می روند چند حالت دارند یا آدم های تنوع طلبی هستند یا در زندگی شان جاهای خالی وجود دارد که در زمان مناسب به آن ها نپرداختند به همین خاطر به دنبال تجربه کردن می روند و حالت سوم، ممکن است الان در رابطه جای چیزهایی خالی باشد، مثل نبودن رابطه عاطفی و هم کلام نبودن و... به نظر من همه این ها راه فرار و نشان دهنده بی مسئولیتی است و باید سعی شود به همراه همسر این مشکلات را حل کرد.

      اگر همسرتان تمام وسایل شخصی و رفتارهای شما را کنترل می کند از موبایل و ای میل گرفته تا جیب ها و...به نظر من نباید در مقابل این حالت کوتاه آمد، حفظ حریم شخصی برای هر فردی کاملا حیاتی است. به نظر من رابطه ای را که در آن یکی از زوجین یا هردو همه چیز هم را چک می کنند، رابطه سالمی نیست. چک کردن یعنی عدم اعتماد، وقتی شما همه چیز همسرتان را کنترل کنید او نیز به خود اجازه می دهد که همه چیز شما را کنترل کند و در حقیقت شما در یک بازی گرفتار می شوید که مرتبا به دنبال پیدا کردن نقطه ضعف از یکدیگر هستید و به همین خاطر همه اعتماد بین تان از بین می رود. در این حالت به جای اینکه زوجین وقتشان را صرف اهدای عشق به هم کنند صرف اتهام زدن به هم و ایرادگرفتن می کنند. در این حالت هر طرف در رابطه احساس ناامنی می کنند.

      هر آدمی یکسری حریم و حدودی دارد که دوست ندارد که کسی وارد آن شود، این حریم یک چیز کاملا نانوشته است که برای هرکسی مهم است اما گاهی بعضی افراد آن حریم را حفظ نمی کنند و وارد حریم شما می شوند مسلما این مورد شما را ناراحت می کند و اگر به طرف مقابل تذکر ندهید روز به روز از او دورتر می شوید. اگر زن و شوهر هم این حریم را رعایت نکنند ممکن است روز به روز از هم دورتر شوند. حریم های شخصی بسیار مهم است، در زندگی هر کدام از ما بخش هایی وجود دارد که فقط برای خودمان است و اصلا دلیلی ندارد فرد دیگری را وارد این حریم ها کنیم. این حریم شخصی برای افراد مختلف متفاوت است، ممکن است یک فردی ای میل ها و تلفن هایش در حریم شخصی اش باشد و ممکن است برای فرد دیگر مثلا ای میل هایش در حریم شخصی اش نباشد. به مرور می توان حریم شخصی آدم ها را فهمید.

      به قول جبران خلیل جبران در کنار هم بایستید اما نه بسیار نزدیک.

      اگر از همان ابتدای زندگی زناشویی شروع به کنترل همسرتان بکنید از ترس اینکه مبادا او روزی نسبت به شما غیرمتعهد شود، در واقع ناخودآگاه او را به سمت غیرمتعهد شدن سوق می دهید، یعنی آنقدر کنترل هایتان همسرتان را از شما دور می کند که ممکن است به سمت غیرمتعهد شدن هم برود. اگر همیشه ترس از دست دادن همسرتان را دارید، دو راه بیشتر ندارید یکی اینکه از همان ابتدا و در دوران آشنایی آنقدر او را خوب بشناسید تا با توجه به شخصیت او این ترس تان برطرف شود و راه دوم اینکه، آنقدر در رابطه و زندگی زناشویی خود عشق و محبت بگذارید که همسرتان نتواند به کسی دیگری فکر کند و کاملا در زندگی با شما سیراب شود.

      گاهی پیش می آید که به همسرتان شک می کنید و دارای دلایلی هستید که شک تان درست است در این حالت باید با توجه به موضوع و آدم مقابلمان راه حل مناسبی را پیدا کنیم، اول از همه باید شروع به جمع آوری اطلاعات کنیم، مثلا اگر کسی به ما زنگ زده و از عدم تعهد شوهرمان خبر داده است نباید حرف او را حجت بدانیم بلکه خودمان باید شروع به تحقیق کنیم مثلا شاید با یک یا ۲بار چک کردن طرف مقابل(بدون اینکه خودش متوجه شود) از حقیقت ماجرا با خبر بشویم و در نهایت با روشن شدن ماجرا، موضوع را با همسرمان مطرح کنیم و از او توضیح بخواهیم و ۲نفری مشکل را حل کنیم و اگر نشد با بزرگتر یا مشاوری موضوع را مطرح کنیم اما اگر مطمئن شدید که شک شما اشتباه است باید روی خودتان کار کنید تا کاملا موضوع را فراموش کنید.

      اگر به همسرتان شک کردید و بعد از مدتی فهمیدید شک شما اشتباه بوده است، اگر همسرتان متوجه شک شما نشده باشد باید روی خودتان کار کنید تا کاملا شک را فراموش کنید و تنها چیزی که می تواند شک ها و ناآرامی های بین دو زوج را از بین ببرد، محبت کردن بی قید و شرط به یکدیگر است. چون در این صورت رابطه دلپذیر می شود و در نتیجه دوباره اعتماد و آرامش به زندگی بازمی گردد اما اگر همسر شما متوجه شک شما شده باشد، باید اول به اشتباه خود اعتراف کنید و از او معذرت خواهی کنید، بعد به نوعی با رفتارهای تان نشان دهید که کاملا به او اعتماد دارید، یعنی مثلا کمتر سؤال کنید و... قدم سوم این است بدون قید و شرط به او محبت کنید و عشق بدهید.

      بعضی اوقات فرد آنقدر شک می کند که می توان او را بیمار دانست، برای تشخیص بیماری اول از همه باید دید که آیا او همیشه و در تمام مراحل زندگی اش دچار شک بوده است؟ دوم اینکه شدت شک زیاد است یعنی فرد در هر مسئله کوچک و بزرگی به شدت و بدون دلیل شکاک است و این شک ها هم خودش را آزار می دهد وهم اطرافیانش را. یعنی زندگی فرد تحت تاثیر قرار گرفته است و تمام زندگی اش تبدیل به بحث و جنجال می شود ولی آدم نرمال فقط گاهی و به ندرت در امور اطرافش شک می کند. اگر همسر شما نیز جزو این گروه است باید از او بخواهید که برای حل کردن مشکلش به متخصص مراجعه کنید(هیچ گاه به او نگویید خودش تنهایی باید پیش متخصص برود چون حتما جبهه خواهد گرفت) یعنی باید همگام باهم مشکل را حل کنید.

      گاهی پیش می آید که زن یا شوهر یا هردو در کارهای هم دخالت های فراوانی می کنند مثلا اینکه برای لباس پوشیدن هم، نوع حرف زدن هم و رفتار با دوستان و... تعیین و تکلیف می کنند، یعنی حتی می خواهند کوچکترین رفتارهای طرف مقابل را نیز کنترل کنند، کسانی که اینگونه رفتار می کنند اول از همه باید بدانند اینگونه رفتارها نه تنها آن ها را به هم نزدیک نمی کند بلکه رابطه نیز آسیب می بیند دوم اینکه این افراد باید از خود سؤال کنند که نگران چه هستند که می خواهند همه رفتارهای همسرشان را کنترل کنند، معمولا آدم های کنترل گر می خواهند طرف مقابل شان آنگونه باشد که آن ها می خواهند و این کار اشتباهی است.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      021-22689558

  • سلام من به شوهرم خیلی دروغ گفتم چندباری خونه دوستم رفتم به اون گفتم خوابگاه هستم بعدازمدتی فهمید دروغ گفتم ماعقدیم والان میگه دیگه بهت هیچ اعتماد ندارم باید طلاقت بدم من چیکار کنم؟نمیخوام زندگیم خراب بشه دوستمم تلفنی حرف زد گفت حرف اینم باور ندارم خواهشا نیاز به کمک دارم

    • چنین مسایلی نیاز به گذشت زمان داره و متاسفانه اعتمادی که از بین بره بسیار سخت بدست میاد
      چون هر رفتار شما میتونه تا آخر عمرتون طور دیگه ای تفسیر بشه ... به همین خاطر بسیار سخته که بتونید اعتمادش رو مثل روز اول جلب کنید و راه سختی رو در پیش رو دارید

      طبق گفته ی نویسنده ی مشهور، ویلیام پن، «آدم های حسود برای دیگران مشکل آفرینند و مأمور شکنجه ی خودشان» به جای اینکه خودتان را با حس حسادت عذاب دهید، اعتماد را جایگزین آن سازید.

      بدانید که برای بازسازی اعتماد از دست رفته هر دو باید تلاش کنید.

      بازسازی اعتمادی که یک بار از میان رفته بسیار مشکل است و همیشه امکان پذیر نیست. اگر اعتماد میان شما و همسرتان مخدوش شده، اگر احساس می کنید به شما خیانت شده، این گام ها به شما کمک خواهد کرد اعتماد میان خود و همسرتان را بازسازی کنید:

      گام اول: ببینید شما در تخریب آن اعتماد چه نقشی دراید.

      گام دوم: فضایی به وجود آورد تا خود و همسرتان بتوانید احساسات تان را بیرون بریزید، حتی اگر بروز آن احساسات موجب رنجش شما شود. صبور باشید. شما و همسرتان شاید مجبور گردید بارها بپرسید و بارها با احساسات تان کلنجار بروید.

      گام سوم: تصمیم بگیرید ببخشید و بخشوده شوید. البته بخشش صرفاً اولین گام به سوی بهتر شدن اوضاع است .

      گام آخر: متعهد شوید که در آینده بهتر عمل خواهید کرد.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      021-88472864

  • من یه چند وقت به شوهرم شک کردم نمیدونم صحت داره یا نه ما خودمون از طریق چت روم با هم آشنا شدیم و پنج سال طول کشید بهم رسیدیم. وازدوشهرمتفاوتیم و ایشون نظامی هستین نه ماه هم عقد بودیمتا حالا بهش شک نداشتم الان 25 روزکه عروسی گرفتیم شوهرم ماموریت کاریش زیاد شده در صورتی که توی عقد اینقدر ماموریت نمیرفتن ایندفعه سه روز پشت سر هم رفتن میل جنسیشون کم شده و وقتی من میرم شهر خودم اصرار به موندن دارن که خونه پدرت یه هفته بمون دلتنگی تو عقد هم یه بار به من گفتن کار دارن میرن بیرون گفتم منم میام گفت نه شما بیای اذیت میشی در صورتی که همیشه همون کار و بیرون داشتن باهاشون میرفتم بعد اتفاقی رفتم بیرون و دیدم با یکی از دوستانشونن آمدم خونه و بهشون گفتم گفتن دوستم اتفاقی آمدن پیشم

  • من ٣ سال هست كه با همسرم ازدواج كردم،١ ساله كه بهش شك دارم.اون گوشيش رو از من قايم ميكنه،حتي وقتي دستشويي هم ميره گوشيشو مي بره،چند باز نصف شب بيدار شدم ديدم داره لا گوشيش ور ميره،نت منو ميبينه سريع گوشيش رو قايم ميكنه. بيشتر وقتا ميره بيرون تنهايي،وقتي ازش ميپرسم كجا بودي؟ ميگه پيش دوستم، از استرس زندگيم داغون شده، داره يه چيزيو ازم قايم ميكنه. حتي رمز گوشيش رو هم عوض كرده. من بايد چيكار كنم؟

    • بنابراین اگر می خواهیم برای رفع حساسیت های همسرمان نسبت به ارتباطات مجازی خود، اقدامی بکنیم، باید یک گام به عقب تر برگردیم؛ یعنی از زمان و مکانی شروع کنیم که مناطق حساس روانی و عاطفی او تحریک و بیدار شدند. بعد از کسب شناخت کافی از این مناطق، خواهیم آموخت که چطور می توانیم بیش از آنکه برانگیزاننده حساسیت در او باشیم، با وی همدلی کنیم. در ادامه چند راهکار ساده و کاربردی پیشنهاد می شود:

      1- روشن کردن برداشت ذهنی خود و همسرمان از ارتباط در فضای مجازی

      عضو شدن در شبکه های اجتماعی برای ما چه معنایی دارد؟ برای همسرمان چه معنایی دارد؟ آیا معنای پست گذاشتن و لایک کردن برای هر دوی ما یکسان است؟ یا شاید هم خیلی متفاوت؟ همسر ما به کدام بخش این قضایا بیشتر حساس است؟ چه چیزهایی حساسیت های او را بیشتر می کنند؟ عادات رفتاری ما در فضای مجازی کدام است؟ عادات همسرمان کدام است؟ چه مقدار ارتباط مجازی برای هر کدام از ما لازم و خوب است؟ اینها برخی از سوالاتی است که برای شناخت حساسیت های همسر از او می پرسیم و نظرات او را به خاطر می سپاریم.

      2- تامین احساس امنیت در همسر

      یکی از دلایل مهم حساس شدن همسران نسبت به روابط متفرقه یکدیگر، احساس عدم امنیت روانی و عاطفی کافی است. هر قدر میزان این احساس ناامنی در همسر ما بیشتر باشد، به همان نسبت او درباره ارتباطات مجازی ما حساسیت بیشتری نشان خواهد داد. بنابراین در گام دوم سعی می کنیم با ابراز عشق نامشروطمان احساس امنیت را در او تقویت کنیم.

      3- وضع قوانین ارتباطی برای خود

      قانونگذار خود باشیم، آن هم بر مبنای شفافیت و صداقت.

      * قانون اول: برای صرف وقت در شبکه های مجازی، برای خود برنامه ریزی کنیم؛ نیازهای واقعی مان را اساس کار قرار دهیم. برای مثال حتی اگر شغل مان طولی است که لازم است آنلاین باشیم، طوری ترتیب کارها را بدهیم که بعد از ساعات کار نیازمان به فضای مجازی به حداقل برسد. می توانیم در این زمینه با همکاران مان صحبت کنیم و از آنها بخواهیم در ساعات اداری با ما ارتباط برقرار کنند. به خاطر داشته باشیم برای صرف وقت در فضای غیرواقعی، کم هم زیاد است.

      * قانون دوم: در انتخاب گروه هایی که عضو می شویم با دقت عمل کنیم. اگر کسی یا عاملی در آن گروه حضور دارد که همسر ما به آن حساس است، در ارزش رد کردن آن شک نکنیم.

      * قانون سوم: در تعداد گروه هایی که عضو می شویم، معتدل رفتار کنیم.

      * قانون چهارم: افراد ناشناس را تایید نکنیم.

      * قانون پنجم: بیش از آن که وقت صرف دیگران کنیم با همسرمان حرف بزنیم.

      * قانون ششم: در هنگام استفاده از شبکه های اجتماعی کنار همسرمان باشیم، سعی نکنیم چیزی را از او مخفی کنیم.

      * قانون هفتم: سر سفره، در رختخواب، سفر و گفتگوهای دونفره، وسایل ارتباطی را از خود دور کنیم. بگذاریم همسرمان ببیند برای ما بیش از هر چیز اهمیت دارد.

      4- ارائه اطلاعات واقعی از وضعیت تأهل خود در پروفایل

      کسی که متاهل است و در پروفایلش مجرد را علامت می زند، بدون شک کار حساسیت برانگیزی انجام داده است. برخلاف این فرد مثالی، یکی از دوستان واقعی ما در توضیح پروفایلش اضافه کرده بود، متأهل خوشبخت. فکر می کنید اضافه کردن این کلمه چقدر در کاهش حساسیت همسر او موثر بوده باشد؟

      5- رفتارهای حساسیت برانگیز نکنیم

      فرض کنیم آنچه در شبکه اجتماعی می نویسیم، می خوانیم یا عکسی که برای دیگران می فرستیم، همه قرار است در یک مجله پرتیراژ چاپ شود. آیا باز هم آن رفتارها را انجام می دهیم؟

      6- رازدار باشیم

      زندگی مشترک فراز و نشیب های زیادی دارد. بیان کردن مشکلات زندگی در فضاهای مجازی، حتی اگر در چنان لفافه ای باشد که جز خود و همسرمان کسی معنای آنها را متوجه نشود، عامل مهمی در تخریب آرامش همسر و ایجاد حساسیت در او خواهد بود. به جای ابراز احساسات در ارتباطات غیرواقعی، سعی کنیم به ارتباط واقعی مان با همسر سروسامانی بدهیم.

      7- از لایک های حساسیت برانگیز پرهیز کنیم

      حواس مان باشد که چه مطالب، عکس ها یا خبرهایی را لایک می کنیم. بدیهی است اگر این موارد جزء حساسیت های همسرمان باشند، ماییم ه برانگیزاننده آن بوده ایم.

      8- با همسرمان همدل شویم

      سعی کنیم احساس او را بفهمیم. بفهمیم در رقابت بودن با یک جسم بی جان که چیزی به جز شخصیت پردازی های مطلوب صاحبان شان نیستند، چه طعمی دارد؟ احساس عدم امنیت عاطفی را لمس کنیم. در یک کلم به جای اینکه او را احساس کنیم، سعی کنیم احساساتش را احساس کنیم.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      021-22354282

      • با سلام و احترام خدمت مشاور محترم
        به نظر شما شک و تردید به همسر را می توان با دارو، درمان کرد؟
        با تشکر از سایت شما

        • با سلام خدمت شما دوست عزیز
          شک و تردید باید بررسی بیشتری شود و ریشه هایی این شک و تردید شناسایی شود در صورت که شک وتردید دلیل واقعی نداشته باشد یا بیش از اندازه باشد و بسته به رفتار فرد باید مورد بررسی بیشتری قرار گیرد. شک های بی دلیل و با واکنش بالا و دایمی ممکن است ریشه پارانوئیدی داشته باشند که فرد کنار روان درمانی باید از دارو نیز بعضی اوقات استفاده کند اما بدون بررسی کامل و جزیی موضوع نمی توان نظری داد.
          در این مسیر می توانید از روانشناسان کانون مشاوران ایران کمک بگیرید .
          021-88472864
          شاد باشید

  • با سلام و احترام خدمت مشاور محترم
    به نظر شما شک و تردید به همسر را می توان با دارو، درمان کرد؟
    با تشکر از سایت شما

  • سلام خسته نباشید من حدود 10ماه که عقد کردم
    با مردی ک از نظر فرهنگی خیلی تفاوت دارم
    ازدواج ما از روی علاقه و دوست داشتن بوده
    اما بعد ار مدتی شوهرم شک کردناش و گیر دادن های بیجاش شروع شد جوری که حتی صدای خانواده خودش هم در امد کوچیکترین چیزی ازم میدید خیانت طلقی میکرد با خواهرم تلفنی حرف میزنم فک میکنه کسی دگ
    همش توهم خیانت داره
    اما خودش تمام رفتارای ک دوست نداره من انجام بدم و انجام میده و تا بهش چیزی میگم شرو ب دادو بیداد میکنه که تو فک میکنی من دارم بهت خیانت میکنم میخوای بری خیانت کنی
    خسته شدم خیلی خسته شدم از کاراش و شک هاش
    من واقعا نمیدونم احساس میکنم خودش ک داره خیانت میکنه و فک میکنه منم خیانت میکنم واسه همینم اینقدر بهم گیر میده و شک میکنه دیگه خستم کرده شما بگین چیکار کنم

    • با سلام خدمت شما دوست عزیز
      در این مورد دقت کنید که هردوی شما با وجود بینش به تفاوت ها و مشکلاتتان وارد یک زندگی مشترک شده اید و دقت کنید که با عقد کردن و یا زادواج این مشکلات کمتر نمی شود و حتی بیشتر نیز می شود پس بهتر است سعی کنید در همین پروسه مشکلاتتان را بررسی کنید و در جهت رفع و یا تصمیم دیگری اقدام کنید.
      1. هریک از شما چند سال دارید؟
      2. ایشان رفتارهای کنترل کننده دارند؟
      3. روابط اجتماعی ایشان با دوستان و خانواده چگونه می باشد؟
      4. دیدگاه ایشان در مورد اجتماع و دیگران چیست؟

  • سلام من دوسال که عقدم چندماه بعدعقدمون بخاطرمشکلی که بین دخترخواهرشوهرم وپسربرادرشوهرم بود به پسربرادرشوهرم پیام دادم تامشکلشون بفهم شایدبتونم حل کنم بعدازاینکه شوهرم فهمیدارتباطم باهاش قطع کردم اما شوهرم بعددوسال همش این موضوع میزن توسرم میگه توخیانت کردی هرچی میگم من قصدم چیزدیگه بودباورنمیکن بایدچیکارکنم لطفا راهنمایی کنید

    • با سلام خدمت شما دوست عزیز
      لطفا اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
      1. هریک از شما چند سال دارید؟
      2. دلیل همسرتان برای اینکه فکر می کنند خیانت کرده اید چیست ایشان از پیامهای شما اطلاع دارند؟
      3. رابطه عاطفی و جنسی شما چگونه می باشد؟
      4. آیا همسرتان رفتارهای کنترل کنند و شک کننده دیگری دارد؟
      5. معیارهای شما برای انتخاب ایشان چه ویژگی هایی می باشد؟

  • من ۱۸ سالم وشوهرم ۲۴ سال خودم بهش گفتم که پیام دادم وقتی فهمیدخیلی عصبی شدمنم ارتباطم باپسربرادرشوهرم قطع کردم یروزکه پسربردارشوهرم امدپیشم سئوال بپرس شوهرم شک کردگفت این بخاطراینکه پیام دادی باهات راحت امدپیشت وایستادباهات حرف میزنی هرچی میگم چیزبین مانبود من قصد بدی نداشتم قصدم کمک بودباورنمیکن وهمش بهونه میگیره نمیزاربرم بیرون دنبال بهونه میگردکه این موضوع بزن توسرم من نمیدونم چیکارکنم که شکش برطرف بش میش لطفا راهنمایی کنید

  • شما برای بازسازی اعتماد نیاز به زمان و رعایت یک سری حریم های خصوصی دارید اما بهتر است در همین زمان عقد اینگونه رفتارهای همسرتان را مورد توجه بیشتری قرار بدهید .
    اگر این میزان حساسیت در کنترل همه روابط شما باشد می تواند برای شما مشکلات زیادی ایجاد کنند بهتر است در این مورد باتوجه به اینکه بیان می کنید همسرتان بسیاری از موضوعات را به این رابطه و پیام ارتباط می دهند به صورت حضوری برای بررسی دقیق به روانشاس مراجعه داشته باشید تا دیدگاه و بعد شخصیتی ایشان نیز بررسی شود و بتوانیم در این مسیر به شما کمک بیشتری کنیم.

    درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354304

    • با سلام خدمت شما دوست عزیز
      اطلاعات بیشتری در مورد مشکلات خودتان شرایط سنی ، در چه مواردی شک دارید؟ چند مدت است این علایم را دارید؟ و همچنین روابط اجتماعی و عملکرد شغلیتان را بیشتر توضیح بدهید تا بتوانیم در این زمینهب ه شما کمک کنیم.

  • سلام وقتتون بخیر خسته نباشی بنده حدود یکسال هست عقد هستم با همسرم در این دوران یکبار به طور اتفاقی تو گوشیشون متوجه شدم شماره دوست دخترهای سابقشون که تعدادشون کم هم نبود پاک نکردن و همچنین یک بار دیگه گروه های مختلف نامناسب دیدم و اینکه تو اینستا هم میدیدم دخترای زیادی رو فالو میکردن و همچنین دوست دختر قبلیشون بودن که همش روی اعصاب و حال من اثر منفی میگذاشت این مسائل که هربار من عنوان میکردم یکم همسرم جبه میگرفت و دعوا میکرد ولی خب پاک میکردن و انفالو میکردن راستش این مسائل باعث شد من بهشون کمی بد بین شم چون در گذشته بادخترای زیادی دوست بودن ولیاز علاقشون به خودم مطمئن هستم حتی یکبار با پروفایل خواهر دوست دختر قبلیش بهش پیام دادم بد از چندساعت جواب داد ولی تو صحبتشون از وجود من گفتن و هرچی اصرار کردم ببینمش قبول نکرد بعد هم بهش گفتم اون ادم من بودم که امتحانت میکرد خیلی ناراحت شد ولی منم ناراحت یکم بودم میگفتم درسته از من صحبت کردی ولی اصلا نباید جواب میدادی البته باز خوشحال بودم که خیانت نکردن خلاصه باتوجه به مواردی که پیش اومد قرارشد من حق داشته باشم گاهی یه نگاهی به گوشیش بندازم چون قبلا نمیزاشت و این هارم اتفاقی دیده بودم و چندوقت پیش دیدم شماره یه خانوم تو تلگرامشون هست ولی تو مخاطبین نیستن که گفت مشتری بوده به خاطره حساسیت تو شمارشم پاک کردم ولی تو تلگرام مونده باهاش چت کرده بودم برای جنسی که میخواست ولی وقتی گفتم چت رو ببینم گفت پاک کردم و بد هم دعوای خیلی بزرگی تو جمعی که بودیم راه انداخت و بدترین حرف هارو به من زد و من رو تحقیر کرد با اینکه من خیلی اروم فقط ازش سوال کرده بودم یا حتی حاظر نیست محل کارش حلقه بندازه میگه به انگشتر اصلا عادت ندارم دستمو اذییت میکنه وبه خواهش من با کلی اصرار تو پیج و بیوش نوشته که متاهله ولی خب من شک به دلم اومده مخصوصا چون اون دوست دختر قبلیشون رو تو اینستا دیده بودم حس بدی دارم توروخدا راهنماییم کنید

    • سلام به شما صدف جان
      قابل درک هست که شنیدن در مورد گذشته ایشان و دیدن این موارد برای شما با حساسیت و فشارهای روحی بیشتری همراه می باشد اما عزیزم دقت کن که بهتر است این مشکلات در همین دوران عقد حل شود و بعد در مورد ادامه مسیر زندگی مشترک تصمیم گیری کنید آنچه که قابل مشاهده می باشد این است که شما اعتماد لازم را به همسرتان ندارید و نداشتن این اعتماد و چک کردن های مکرر می تواند هم برای خود شما با فشار روحی زیادی همراه باشد و هم برای همسرتان در کنار اینکه تا اعتماد وجود نداشته باشد وارد شدن به زندگی مشترک می تواند آسیب های بیشتری را نیز ایجاد کند و
      در این مسیر همسر شما نیز بهتر است که حدود روابط خود را بیشتر رعایت کنند و گذشته خود را به صورت کامل کنار بگذارند و بعد در مسیر ادامه زندگی مشترک گام بردارند .
      با توجه به درگیری و بحث های مکرر ایجاد شده بین شماها و بی اعتمادی شکل گرفته شده نیاز است که شما و ایشان دوره زوج درمانی را سپری کنید تا بتوانیم با هردوی شما صحبت کنیم و در مورد ادامه مسیر زندگی مشترک بتوانیم برای تصمیم گیری بهتر به هردویتان کمک کنیم.