چهارساله ازدواج کردم.همسرم تقریبا از همون روزای اول دم از پشیمونی میزد و میگه غلط کردم ازدواج کردم و ازادی مو تز دست دادم.تفکرش اینه ک زن و شوهر باهم خوب نمیشن.شاید ب خاطر اینه ک چندتا طلاق یا بدرفتاری تو فامیلاشون دیده.البته منم اذیتش کردم ولی خب خودشم درکل مردی نیست ک پایبند زندیگ باشه.خودش ب من ازادی نمیده کجا برم یا حقوقمو خرج چی کنم.تو همه کار من دخالت میکنه.من فقط ازش میخوام تپ رابطه با زنای دیگه چ غریبه چ فامیل سرسنگین باشه و متاسفانه۹۹درصد دعوای ما سرهمینه.خسیسم هست.مدام میکه گمشو از زندگیم بیرون مهریه مم حاضر نیست بده.البته بعدا ک اشتی میکنیم خوب میشه تا چندماه ولی دوباره سرکوچکترین جیز همین حرفارو میزنه.ما ب نظر فامیل خوشبختترین زوجیم و زیاد مسافرت و کردش میریم ولی این مشکلاتم داریم.راستش خسته شدم.ب خاطر پدر مادرمم دوست ندارم جدا شم.چه کنم؟