سلام،خسته نباشيد،منو نامزدم دوست مشتركي ب اسم زهرا داريم،ك در واقع دوست صميمي منه ك با نامزدمم خيلي صميمين،نامزدم و اين دوستم گاهي اوقات با هم چت ميكنن و در مورد چيزاي مختلف صحبت ميكنن،ولي خب از وقتي حس كردم ك اين صميميته ممكنه يكم زياد باشه با نامزدم صبحبت كردم ك ديگه با دوستم چت نكنه اونم شاكي شد ك اولن ما حرف نامتعار في نميزنيم دوما تو مگه ب من اعتماد نداري ك اينجور ميگي تازه اونم دوستته و كلي بش اعتماد داري،مشكل من در واقع اين بود ك اصلن ب من نميگف ك با هم صحبت ميكنن ك من خودم يا از دوستم ميفهميدم يا از تو گوشي دوستم ميديذم خودم بعد از چن بار جرو بحث قرار شد ك كمش كنه و ايندفه اگه صحبت كردن بگه بهم ك فقط ي بارشو گفتو دفعات بعدو دوباره نگفت تا اينكه امروز باز از تو گوشي دوستم ديدم ك دو روز پيش دوباره چت ميكردن،خيلي كلافه شدم و نميدونم ك بايد چ واكنشي نشون بدم،ممنون ميشم اگه راهنماييم كنين