سلام
من بیش از ۱۵ ساله ازدواج کردم ولی از همون دوران نامزدی با هم بحث و دعوا داشتیم طوری که الان شاید ۹ ماه هست که هر روز با هم دعوا داریم. دچار طلاق عاطفی شدیم من دیگه علاقه ای به همسرم ندارم از بی که هر روز دعوا راه میندازه. هر روز به خانوادهم توهین می‌کنه. البته من جوابشو میدم ولی دیگه از این زندگی خسته شدم. فقط به خاطر تنها پسرمون که ۱۷ سالشه دارم تحملش می کنم. دست از بداخلاقی بر نمی‌ذاره. همش دعوا. الان دیگه خیلی وقته حتی رابطه هم نداریم. نمی‌دونم. من که زندگیم به فنا رفته ولی فکر می کنم چرا باید به خاطر پسرم خودم را زندگی آرام و بی دعوا محروم کنم. تا کی؟ این زندگی درست بشو نیست چرا باید بافی مانده عمرم رو هم به تنش و دعوای هر روزه بگذره؟ چرا من خودم را بخاطر پسرم تا لحظه مرگ عذاب بدم؟ بگین که من دلیلی ندارد این وضعیت رو تحمل کنم دارم دیوانه میشم