سلام وقتتون بخیر باشه من تقریبا ۱/۵ سال پیش با دوست پسر دوست خودم ازدواج کردم چون خانواده ام فشار میاوردن بهم مجبور بودم ازدواج کنم در اول فکر میکردم مرد خوبیه ولی الان اصلا حسی بهش ندارم ازش نفرت دارم دوقطبی هست ثبات اخلاقی نداره الکی به همه چی گیر میده شکاک هر جایی میرم باید همیشه آنلاین باشم ببینه کجام ولی در ظاهر خودش رو به همه خوب نشون میده دیگه واقعا چاره ای ندارم خوردم به بمبست و می‌خوام خودمو بکشم تنها دلیلی که صبر کردم تا الان مامانم بوده که بعد من به چه روزی میمونه ولی دیگه کم کم نمیتونم تحمل کنم.