با سلام
من حدود 16 سال از زندگی مشترکم میگذره ولی هنوز نتونستم طرز مدیریت همسرم رو درک کنم و یجورایی روش تصمیم گیری ایشون باعث شده حتی تو پوشیدن نوع لباس هم نتونم درست تصمیم بگیرم. البته این مسئله در حیطه خانواده هست. وقتی کاری رو دوست دارم انجام بدم و مخالف نظر ایشون هست دچار توهم توجه نکردن به ایشون میشم. و یهو تمام کم و کاستیهای 16 سال زندگی برام مرور میشه و من مجبورم بشنوم تا حالشون خوب بشه و تقریبا همیشه من باید ایشون رو به آرامش دعوت کنم و بقولی ناز بکشم. راستش دیگ نمیکشم. ناگفته نماند فوق العاده کدبانو هستن و بسیار اهل خانواده ولی مثل ببخشید گاو نه من شیر ده میمونه که آخرش تو سطل شیر پشکل میاندازه. میبخشید این مثال زدم.