عشق

با سلام خدمت مشاورین محترم.
من 20 سالم هست و زمانی که بچه بودم دختر خاله ی بابام میومدن خونه ی مامان بزرگم و اونا یه دختر دارن که من با اون بازی میکردم و تقریبا هم بازی بودیم
خونشون اهواز بود از اول و الانم هست من از هموم موقع عاشقش شدم تو بچگی
اما ما با اونا اصلا رفت و آمد نداریم چون که خونشون اهواز هست و ما در اندیشه تهران زندگی میکنیم. در کل خانوادمون با اونا رفت و آمد ندارن مگر اینکه تو یه مراسمی همدیگرو ببینیم که خیلی احتمالشم کمه. من آخرین باری که دخترشونو دیدم همون دوران بچگی بود و الان نزدیک به 10 ساله که ندیدمش. تا اینکه چند ماه پیش اتفاقی تو اینستاگرام خواهرش رو پیدا کردم و فالو کردم و از فالورهای خواهرش خودش رو پیدا کردم. اما فالوش نکردم چون اصلا خوشم نمیاد ارتباط مجازی داشته باشم. من تمام فکر و ذهنم اینه که الان این دختر بعدا از دستم نره چون ما رفت و آمد نداریم و اونا خونشون اهوازه و ما تهرانیم. اون هم هم سن خودمه الان خودم نمیخوام باهاش ارتباطی داشته باشم میخوام وقتش که شد این موضوع رو بیان کنم با خانوادم چون سنم خیلی کمه الان اما خیلی نگران اینم که چون خونشون اهوازه و منم تک فرزندم برای ازدواج با اون شاید اون بخواد همون اهواز بمونه و زندگی کنه و خانواده ی منم با این قضیه مخالفت کنن. به نظرتون درست ترین کار در چنین شرایطی چیه؟؟ آیا دو خانواده که خیلی از هم دورن اما با هم فامیل دور هستن میتونن به نظر شما با هم ارتباط بگیرن برای ازدواج ما بعدا؟؟؟