علاقه ای وجود دارد
سلام با یک خانمی که در شرکت من کارمیکرد قصد ازدواج دارم. حدود 2 سال پیش مادرم رفت خونشون و صحبت های اولیه رو مطرح کرد. و من با توجه به صحبتی که باعاشون کردم قرار شد به دلیل مشغله زیاد بعد از چند وقت بریم برای خواستگاری رسمی و ادامه . ولی این روند خیلی طول کشید . و چون متوجه علاقه این خانم به خودم شده بودم از طرفی اطمینان داشتم که از دستش نمیدم . ولی درست وقتی که همه چیز درست شده بود . براشون خواستگار اومد و نامزد کردن. و بعد چون میگفتن فضای شرکت براشون سنگینه استعفا دادن و رفتن . بعد از اون من خیلی تلاش کردم که از دست ندمشون . توی پیگیری هام متوجه شدم که به خواستگارشون گفتن چند ماه نامزد باشن تا تصمیم بگیرن. و به من هم گفتن صبر کنم تا تکلیفشون روشن بشه . ولی الان میگن دیگه از خیلی بد هست که به اون اقا بگن نه . و از من هم بخاطر طول کشیدن زمان ناراحتن و میگن باعث این تصمیم شون فقط من هستم. و منو دوست داشتن . و حتی الان هم دوست دارن ولی دیگه یه بار میگن کاریش نمیشه کرد . و یبار میگن صبر کن ببینیم خدا چی میخواد .و یبار میگن زشته که به پیامهای من جواب بدن . و وقتی تماس میگیرم ساعتها صحبت میکنن و در جواب اینکه ایا به من علاقه ای دارن یا نه میگن اگه علاقه ای نبود با من صحبت نمیکردن اصلا. نمیدونم چه کنم واقعا . به نظرتون به تلاشم ادامه بدم یا با اینکه واقعا علاقه مند هستم دیگه تلاشی نکنم. و تسلیم بشم.
با سلام خدمت شما دوست عزیز
ان میزان زمانی که بین رفتن و خواستگاری بعدی شما طول کشیده شده است ممکن است برای آنها دیدگاه اشتباهی به وجود آورده باشد اما با توجه به اینکه این خانم فرد دیگری را برای دوران نامزدی در زمان فعلی انتخاب کرده اند و علاقه شما نیز خبر دارند بهتر است تصمیم گیری را بر عهده خودشان بگذارید و اجازه بدهید بر مبنای شناختی که بدست آمده است در این مورد تصمیم گیری کنند .
شما بهتر است :در یک مکالمه حضوری این درخواست را از ایشان بکنید و تصمیم گیری را بر عهده خودشان بگذارید .