همسرم خیلی بد دهن هستش و جلوی دو دختر 3 و 8 ساله ام فحش های کمر به پایین میده و مهریه اش 14 سکه بهار ازادی هستش ود رسال 86 ازدواج کردم و هر روز خدا ما باهم درگیری دارم و غروبها که خسته و کوفته میام خونه همیشه شروع کننده دعوا هستش و بحث مهریه اشو پیش میکشه که زود باش من مهریه امو میخوام که من ام میگم برو درخواست مهریه اتو دادگاه بده من ام میام اونجا از نظر قانونی بهت میدم و خلاصه شروع به جیغ و داد می کنه و آبرو برام پهلوی همسایه ها نزاشته موندم چکار کنم واقعا از این زندگی خسته شدم و فقط بخاطر دو دخترم دارم تحمل اش می کنم و قصد دارم این سری قید همه چی رو بزنم برم دادگاه و درخواست طلاق بدیم این دیگه فایده نداره من واقعا دارم با یه روانی زندگی می کنم و این حالت روانی اش بخاطر ازدواج اولش که به شکست خورده بود پیش آمده و حالت روانی بهش دست میده و بابت طلاق اش که در دوران عقد 3 سال بطول کشیده بود روز اول چیزی به من نگفته بود بعد از اینکه صاحب فرزند شدیم اقرار کرد که من خیلی از این موضوع ناراحت شدم که منو دور زده بود و یه جورایی خواسته سرم کلاه بزاره که من بخاطر بچه ام کوتاه اومدم ولی مثل اینکه فایده نداره این داره هر روز بدتر میشه بهش میگم بیا ببرمت پهلو یه روانشناس خوب بر میگرده میگه خودت دیونه ای و خانواده امو به فحش و ناسزا میکشه من موندم چکار کنم دیگه کم اوردم اصلا روحیه برام نمونده برم سرکار ولی فکر بچه های بیچاره ام میکنم