سلام.من ٨سال هست ازدواج كردم همسرم كتك ميزند و فحاشي بسيار ميكند منم به طبع فحشايي كه ازش ياد گرفتم بهش ميدهم چون نه با مهرباني عصبي بودنش كم شده نه با صبروتحمل من، خيلي احساس تنهايي ميكنم از اونور نميتوانم به مادرپدرش چيزي بگويم كه پسرشان كتك ميزند چون طرف پسرشان را ميگيرند.يكبار كه كتك زده بود و دستم را كبود كرده بود به پدرش نشان دادم گفت خب حتما حرفي بهش زده اي بي دليل كتك نميزند از اونروز ديگه تصميم گرفتم بهشون نگم كه كتك ميزند چون فقط روشون باز شده و هيچ نصيحتي پسرشان را نميكنند به پدرمادرم هم كه ميگويم بنده خداها درشهر ديگري زندگي ميكنند فقط از راه دور غصه ميخورند.عصبي بوده از روز اول نه اينكه شده باشد روز اول ازدواجمان اينقدر مرا كتك زد حاضرهم نيست پيش هيچ مشاوري برود فقط من بايد اين وضعيت رو تحمل كنم؟ ترس از آبرو و ترس از طلاق و عواقبش باعث شده تو اين ٨سال فقط بسازم با اين مرد.تورو خدا راهنماييم كنيد