لطفا راهنماییم کنین
سلام .من ۲ سال با همسرم دوست بودم .دوساله که ازدواج کردیم .زندگیمون از نظر مالی اونجوری که انتظار داشتیم پیش نرفت ولی واسم مهم نبود اصلا .ولی من از نظر عاطفی خیلی کمبود دارم.خسته شدم .همسرم ادم خوبیه منو دوس داره ولی من دوست دارم همش بهم ابراز کنه .من دوست ندارم تو فضای مجازی منو قایم کنه .من هرجند وقت براش پست میزاشتم براش شعر میزاشتم ولی اون خیلی بی احساسه.راستش شاید مسخره باشه ولی من از اینکه میبینم بقیه چ جوری به هر نحوی ابراز علاقه میکنن حسودیم میشه.منو شوهرم ۱۳ سال اختلاف سنی داریم .نمیدونم ..خیلی داغونم من زمدگیمو دوس دارم ولی همش دارم محبتو گدایی میکنم .خسته شدم هی بی دلیل گریم میگبره ..احساس بی ارزش بودن میکنم .حس میکنم مایه خجالتشم .اصلا دیگه اعتماد ب نفس ندارم ..واقعا خاسته ی زیادیه که همسرم ب خاطر دل من یکم افکار قدیمیشو کنار بزاره؟من همه جوره راه اومدم تو زندگی .کسی هم ندارم بهش حرفامو بزنم همش میریزم تو خودم .بعد ازدواح هرکاری کردم تا از پس هزینهای خودم بر بیام تا کمک خرجش باشم ..تا بهش ثابت کنم مسائل مالی برام مهم نیس خودشو میخام .ولی الان نیمدونم کجای زندگیم وایسادم .افسرده شدم .خسته شدم ..احساس میکنم هرکاری کنم ب چشمش نمیام.میدونم منو دوس داره ولی منم انرژی میخام انگیزه میخام تا بتونم این زندگی رو ادامه بدم..
با سلام خدمت شما دوست عزیز
احساس ناکامی و نارضایتی شما از شرایطی که توصیف کردید قابل درک است.
توجه داشته باشید که در ابتدا باید مشخص کنید که خواسته واقعی شما در این مدت چه بوده است؟
اینکه همسرتان تغییر کند و به سبک و مدلی که شما می خواهید رفتار و ابراز علاقه کند؟
یا اینکه به هر حال محبت و احساسات خودش را به هرحال به شما نشان دهد حتی به شیوه خودش؟
چون این دو مورد کاملا متفاوت هستند.
در حالت اول چنین خواسته ای غیرواقع بینانه و دست نیافتنی به نظر میرسد چرا که هر کسی با توجه به ادراک و باور و مدلی شخصیتی خودش و در مسیر نیازها و خواسته های خودش رفتار و عمل می کند.
همانطور که شما هم طبق آنچه خودتان درست می دانید عمل می کنید ایشان هم طبق میل خودشان رفتار خواهن کرد که کاملا هم طبیعی است و ما رفتار هیچ فردی را به جز خودمان نمی توانیم تغییر دهیم.
اما در مورد دوم این خواسته شدنی است و بهتر است در این زمینه گفتگو و توافق انجام شود.
چرا که تنها شیوه موثر برای حل یا مدیریت اختلافات بین فردی گفتگو است.
نمی دانیم شما تا به حال برای رسیدن به این خواسته تان چه اقداماتی انجام داده اید و چه رفتارهایی را در پیش گرفته اید اما بهتر است بدانید قضاوت کردن و سرزنش کردن، برچسب زدن، غر زدن، احقیر کردن و پرخاشگری یا قهر و بی توجهی جزو رفتارهای به شدت مخرب هستند که مشکلی را نه تنها حل نمی کنند بلکه به پیچیده تر شدن آنها منجر خواهند شد.
فضای گفتگو باید کاملا ارام و با در نظر داشتن احساس ارزشمندی طرف مقابل و بیان افکار و احساسات خود به صورت واضح و بعد بیان خواسته ها و انتظارتمان از طرف مقابل باشد.
در نهایت باید با در نظر گرفتن نظر هر دو طرف، گزینه ای انتخاب شود که مورد توافق و رضایت دو طرف باشد.
نکته مهم دیگر تفاوت در مدل ابراز احساسات است.
در این زمینه شیوه های مختلفی وجود دارد که به طور کلی به دو دسته ابرازی و ابزاری تقسیم می شود.
این امکان وجود دارد که سبک همسر شما از نوع ابزاری باشد و ایشان با تامین شما فکر کنند صمیمیت و دوست داشتنشان را به شما ابراز کرده اند.
اما شما مدلتان ابراز زبانی و بیانی باشد که دانستن این موضوع و این تفاوتها می تواند تا حد زیادی از سوء تفاهمات بین فردی بکاهد اما می توان در مورد آنها گفتگو و مذاکره کرد و به یک توافق مشترک دوسویه رسید
اختلاف سنی شما هم موضوع مهمی است و معمولا اختلاف سن بیشتر از دو دهه می تواند چالش های زیادی را در پی داشته باشد چون افراد در سنین مختلف رفتارهای متفاوتی را در پیش می گیرند و همین می شود که عقاید ایشان از نظر شما ممکن است قدیمی و یا دریافت شما این باشد که ایشان هم به دلیل سن کمی که دارید شما را مخفی می کنند.
با توجه به تمام این موارد به شما توصیه می شود حتما برای بررسی و ارزیابی دقیقتر به یک زوج درمانگر مراجعه نمایید تا با مطرح کردن و پیگیری خواسته ها و انتظاراتی که دارید و در مقابل دریافت راهکارهای مورد نیاز بتوانید در مسیر بهبود رابطه و ساختن زندگی دلخواهتان اقدامات موثرتری انجام دهید.
با توجه به اینکه خلقتان پایین است حتما هرچه زودتر اقدام نمایید قبل از اینکه سلامت روان شما بیش از این در معرض آسب قرار بگیرد و بهتر است خودتان را در برابر خواسته ها و نیازهایتان مسئول بدانید و اقدامات لازم را در این مسیر انجام دهید.