مادرشوهر
سلام
من ۱۲ساله ازدواج کردم یک دختر ۱۱ساله دارم چون تو دوره عقد حامله شدم مجبور شدم تو یکی از اتاقای خونه مادرشوهرم به مدت یک سال ونیم زندگی کنم بعد یک سال و نیم به طبقه بالای خانه مادرشوهرم امدم و وزندگی کردم هیچ دخالتی انچنان نمیکنن ولی بسیار دروغگو هستند به شخصه من بک خواهر شوهر دارم ودو برادر شوهر مادر شوهر من هر اتفاقی که در منزل من میفته چهدعوا چه خرید وسایل جدید سریعا با تلفن به خواهر شوهرم میگه جالبه من همه چیو میدونم درباره خواهر شوهرم انقد راز داره اصلا جلوی ما بروز نمیده وای مسایل زندگیه منو براشون تعریف میکنه یکبار من شنیدم که داره اماره زندگیمو میده همون شب به روش اوردم و بهش گفتم خواهش میکنم درباره زندگیه من همونجور که زندگیه دخترتو مخفی میکنی زندگیه منو هم برای کسی تعریف نکن ولی تو چشم مننگاه میکرد و با دروغ منکر میشد من با همسرم چند ساله کلا از اول بخاطر زندگی نکردن در یک ساختمون مشکل داشتم خانوادشم پولدارن ولی همسر خودش شرایط مستاجری رو نداره این مشکل فکر منو داغون کرده توی خونه مثل ادامای فضول شدم همش دلم میخواد فالگوش وایسم ببینم دوباره چه اماری از من میده کمکم کنید دیگه از خودم خجالت میکشم همسرمم بجوریه خیلی خونسرد به طوری که احساس میکنم اگه پافشاری کنم بهم میگه خوب نمیتونی زندگی کنی جدا شو به همین راحتی😔
عزیزم بنظرمن طلاق بگیر اگه شوهرت خونسرده هیچ فایده ای نی طلاق گرفتن بهتره
با سلام خدمت شما
دوست عزیز احساسات شما در مورد مشکلی که مطرح کردید کاملا قابل درک اس اما توجه داشته باشید که شما نمی توانید رفتار هیچ کسی را تغییر دهید.
چرا که هر کسی فقط بر روی رفتار خودش کنترل و اراده اختیار دارد.
همچنین هرکسی بر اساس ادراک و افکار خودش عمل می کند.
اینگونه مشکلات هنگامی که افراد در یک خانه مشترک زندگی می کنند پیش می آیند و کنجکاوی ها درباره یکدیگر و زیرپا گذاشتن حریم خصوصی جزو آسیبهای این سبک از زندگی محسوب می شوند.
با این حال شما خواسته هایتان را فقط می توانید به صورت فردی مطرح کنید تا بتوانید خودتان برای آن کاری انجام دهید نه اینکه بر اساس رفتارها و تغییر دیگران باشد چرا که چون کنترلی بر رفتار آنها نداریم در این صورت فقط احساس ناکامی را تجربه خواهید کرد و این خواسته دست نیافتنی و غیر واقع بینانه است.
با توجه به مطالبی که مطرح شد ظاهرا خواسته شما این است که بتوانید بیشتر از حریم خودتان محافظت کنید و می توانید ببینید در این مسیر چه اقدامات موثری می توانید انجام دهید.
می توانید از طریق گفتگو با همسرتان صحبت کنید و با مطرح کردن افکار و احساساتتان در این زمینه و با بیان خواسته و انتظارتان به یک توافقی برسید که مورد رضایت هردوی شما باشد.
برنامه تعویض خانه می تواند جزو اهداف بلند مدت باشد و ببینید نظر و عقیده همسرتان در این زمینه چیست و چگونه می تواند به یک گزینه مشترک رسید.
فراموش نکنید که این گفتگو باید بدون هر گونه سرزنش یا قضاوت همسرتان و یا برچسب زدن و تحقیر و پرخاشگری باشد.
اگر به هر دلیلی امکان این کار وجود نداشت ظاهرا چاره ای ندارید جز اینکه این شرایط را به همین گونه که هست بپذیرید، یعنی اگر می توانید آن را تغییر دهید و اگر امکاننش نیست آن را بپذیرید و مدام با فکر کردن به رفتارهای نادرست مادر همسرتان انژی خودتان را هدر ندهید.
می توانید از خودتان بپرسید اینکه خواهر همسر شما بداند که شما چه خریدی داشته اید چه آسیبی به شما می رساند و این موضوع چقدر ارزش درگیری ذهنی و ناراحتی و سرمایه گذاری روانی دارد؟
چرا که اغلب این خود رویدادها و اتفاقات نیستند که آزاردهنده هستند و در واقع آنها به خودی خود فاقد معنای خاصی هستند بلکه احساس و هیجانات ما درباره آنها به تفسیر وتعبیر و برداشتی که از آنها داریم بستگی دارد.
اگر اکنون شرایط زندگی شما این است و امکان تغییر آن را ندارید بهتر است از خودتان بپرسید به طور کلی چه می خواهید؟
آیا غیر از این است که بتوانید یک زندگی رضایت بخش و با کیفیت به همراه همسر و فرزندتان بسازید؟
فکر کردن به این مواردی که شما درباره کنترل و تغییر آنها کاری نمی توانید انجام دهید، آیا به داشتن یک زندگی با کیفیت و خوشایند به شما کمک می کند یا بر عکس شما را از این مسیر و این هدف دورتر می سازد؟
پاسخ به این سوال تعیین کننده آن مواردی است که به شما در رسیدن به اهداف و خواسته هایتان کمک می کند تا در جهت داشتن یک زندگی دلخواه اقدامات موثرتری انجام دهید.
در این زمینه می توانید برای دریافت راهنمایی های دقیقتر مشاوره فردی دریافت نمایید تا بدانید چگونه در مسیر خواسته ها و نیازهایتان گام های موثرتری بردارید.
ممنونم 🌹