مامان و بابام
سلام من ۱۳ سالمه و مادر و پدرم باهم خوب نیستند پدرم اهل رفیقه و ببخشید مشروب میخوره و انگار معتادش شده و ما به خاطر کار بابام از اصفهان به فیروزکوه اومدیم مامانم خیلی میگفت از شهر به اون بزرگی اومدم روستا خوب بعد ۳ یا ۴ ماه مدرسه و درس فهمیدن بابام مشروب میخوره و کسی که دعوتش کرده بود به شرکتو اخراج کردنو بابامم همینطور حالا بابام رستوران داره و ما توی یه خونه ی ۶۰ متری زندگی میکنیم الان مامانم خیلی کار میکنه ما خونه داشتیم اصفهان بابام وام گرفت و خونه رو مجبور شدیم بفروشیم حالا اینجا توی یه خونه ایم که از صقف دستشویی چکه میکنه همین موقع هم همسایمون بدای ازدواج خواهرم با پسرش اومده بود حرف زدند و همو دوست دارند ما قرار بود خونه ببینیم و بابام نمیاد مامانم بهش پیام دادو چیز گفت اما هیج مامانم ناراحته و بابام میگل من خرهمولی میکنم مامانم خیلی توی خونه کار میکنه حالا دعواشونه و مامانم میخواد زنگ بزنه بابا بزرگم یا باباش بریم اصفهان چیکار کنم من توروخدا کمکم کنید 😭با بابام بمونم مامانم ناراحت میشه با مامانم بمونم بابام ناراحت میشه بعضی وقتا دلم میخواد خودمو خفه کنم اصلا نمیدونم چیکار کنم تورو خدا بهم کمک کنید
سلام به شما دوست عزیز
قابل درک هست که این شرایط برای شما با فشار روحی زیادی همراه می باشد اما بهتر است دقت کنید که بهتر است در بحث های بین پدر و مادرتان وارد نشوید و اجازه بدهید در این مورد خود آنها تصمیم گیری کنند و بعد در مورد زندگی باهریک از آنها تصمیم گیری کنید.
بودن با هریک از آنها به معنای دوست نداشتنشان نیست و در این مسیر بهتر است شما ها احترام هریک از آنها را حفظ کنید .
پدر و مادر شما دو فرد بالغ هستند که در این مورد می توانند تصمیم گیری داشته باشند و نگران نباشید آنها حتما شرایط شما را مد نظر قرار می دهند تا شما بتوانید بهترین مسیر را انتخاب کنید .
با سلام خدمت شما دوست عزیز
احساس ناراحتی و نگرانی شما کاملا قابل درک است.
شرایط اضطراب آور و بحرانی را در خانواده تان تجربه می کنید.
ظاهرا طبق آنچه مطرح کردید والدین شما تحت فشار و استرس زیادی قرار دارند وبه دلیل مسائل و مشکلات مالی پیش بینی نشده ای دچار اضطراب شده اند و به همین دلیل ممکن است رفتارهای تکانشی و یا پرخاشگرانه ای با یکدیگر داشته باشند.
اما بهتر است شما خودتان را در این گونه مسائل دخالت ندهید.
چرا که به هر حال مسئولیت این زندگی با خود آنها است و شما اگر بخواهید به این گونه موارد فکر کنید فقط انرژی خودتان را بیهوده هدر داده اید چرا که این مائل به هیچ عنوان تحت اراده و کنترل شما قرار ندارند.
پدر و مادر شما خودشان افراد عاقل و بالغی هستند و در نهایت تصمیمی را خواهند گرفت که به نفع همه باشد.
اگرچه ممکن است گاهی به دلیل عدم برخی مهارت ها و تونمندی ها رفتارهایی بکنند که از انتظار شما دور است.
اما این هم بخشی از واقعیت های زندگی است که همواره مسائلی ممکن است در آن رخ بدهد که بر خلاف میل و خواسته ما هست.
امیدواریم این اتفاق رخ ندهد و پدر و مادر شما هم بتوانند از این مسائل و بحران ها به بهترین شکل عبور کنند و بهترین تصمیمات را بگیرند و بتوانند با مدیریت درست اضطرابشان به بهترین شکل با مشکلات موجود روبرو شوند.
اما اگر هم قرار شد مادرتان از پدرتان جدا زندگی کنند و این تصمیم را عملی کنند، شما هم بهتر است هر آنچه برای خودتان بهتر است را انتخاب کنید.
یعنی بدون در نظر گرفتن قضاوت پدر و مادرتان، این که ممکن است ناراحت شوند یا نه، شرایط خودتان را در نظر بگیرید.
به عنوان مثال مدرسه و دوستان و یا هر موضوع دیگری که برای شما اهمیت یشتری دارد.
چرا که هر کسی در ابتدا مسئول نیازها و خواسته های خودش است.
و اگر شما هر کدام را انتخاب کنید هرگز به این معنا نخواهد بود که یکی از والدینتان را ترجیح داده اید و حتی اگر این طور باشد کاملا طبیعی است و دلیلی برای سرزنش یا قضاوت بد و یا احساس گناه وجود ندارد.
همه حتی والدین شما هم در تصمیم گیری ها و انتخاب هایشان مطابق افکار و نظرات و عقاید نیازها و خواسته های خودشان رفتار خواهند کرد.
پس شما هم بهتر است نیازها و خواسته ها و اهداف و نظرات خودتان را در اولیوت قرار دهید و ذهن خودتان را مشغول این موضوع که آن ها ممکن است ناراحت شوند نکنید.