5
مخالفت مادر برای ازدواج
سلام , من متولد ۷۲ هستم و پدرم ۶ ماه پیش فوت کردن .۴ ساله که عاشق یکی از دانش آموزای مامانم شدم , تقریبا هم سن و سال هستیم, مامانم و این خانم تا قبل از اینکه مادرم متوجه علاقه ی بین ما بشه , مثل دوتا دوست صمیمی بودن ولی بعد از اینکه متوجه شد مادرم فکر کرد که این خانم از دوستی بینشون سواستفاده کرده و بهشون گفت که دیگه نمیخوام هیچ ارتباطی با خانواده ی من داشته باشی در حالیکه ایشون مادرم رو خیلی دوست دارن و الآن ۹ ماه هست که مادرم با ایشون هیچ ارتباطی ندارن ولی من نمیتونم علاقه ام را نادیده بگیرم و به تازگی بهشون پیشنهاد ازدواج دادم .میخواستم لطف کنید و راهنماییم کنید که چطور مادرم رو راضی کنم به ازدواجم با ایشون.
با تشکر
دوست عزیز سلام
دلایل مخالفت مادرتون رو برایم بنویسید.
مادر شما و این خانم باهم رابطه خوبی داشتند و قطعا شناخت خوبی هم از خصوصیات این خانم دارند.
مادرتون با اگاهی از روابط بین شما تصمیم گرفتند که حتی ارتباط خودشون رو هم قطع کنند
پس احتمالا ایشون رو مناسب ازدواج با پسرشون نمیدونن و بعنوان عروس ایشون رو قبول ندارند.
برای اینکه مشاوران بتونن بهتر شما رو راهنمایی کنند باید دلایل مخالفت مادرتون رو بدونن
ایا شما رو اماده ازدواج نمیدونند
ایا خودشون گزینه ی دیگه ای رو انتخاب کردند
یا نه با ازدواج شما فقط با این دختر خانم مخالف هستند بدلیل خصوصیات و شرایط این شخص
…؟؟؟
اگر گزینه سوم دلیل مخالفتشون هست لطفا جزییاتش رو برایم بنویسید
و یا هر نکته ی دیگری رو که دلیل مخالفت مادرتون هست رو مطرح بفرمایید
قدم اول برای راهنمایی شما اطلاع از این نکته است که دلایل مادرتون تا چه حد منطقی
است.
پس در یک زمان مناسب با مادرتون صحبت کنید و ایشون رو از تصمیمتون مطلع کنید و تمام موارد مخالفتشون رو برای ما بنویسید.
موفق باشید
از راهنماییتان متشکرم.
من هر وقت که میخوام راجع به ایشون با مادرم صحبت کنم , مادرم بشدت علیه ی ایشون جبهه میگیرن و تنها دلیلشون هم این هست که فکر میکنند این خانم از دوستی بینشون سو استفاده کردن و احساس میکنند که این خانم میخوان پسرشون رو ازشون بگیرن درصورتیکه اولین بار من بودم که به این خانم پیغام دادم و من مشتاق دوستی با ایشون بودم و این عشق کم کم بین ما بوجود آمد .من نمیخوام که دوباره بین مادرم و ایشون بحثی پیش بیاد که باعث دلخوریشون بشه , چون یک بار که سعی کردم مادرم رو برای آشتی کردن راضی کنم , مادرم از طریق یکی از دوستان این خانم براشون پیغام فرستاده بود که هیچوقت نمیخواد باهاشون ارتباط داشته باشه و تنها دلیلش هم همان است که در بالا گفتم و برداشت نادرستی که از این خانم و رابطه ی دوستی عادی ای که بین ما بوده. من برای اینکه مادر با این خانم دوباره همچین برخوردی نکند در مقابل مادرم وانمود میکنم که اون خانم رو فراموش کردم و الآن مدتی هست که به شکلی برخورد میکنم که گویا عاشق یکی از همدانشگاهی هایم هستم .دیگه واقعا از فیلم بازی کردن مقابل مادرم خسته شدم .همچنین چندین بار که بحث ازدواج رو به طور غیر مستقیم پیش کشیدم , مادرم گفتن که هنوز خیلی زوده. در ضمن من و این خانم هر دو دانشجو هستیم ولی در دو شهر مختلف .با این وضعیت سردرگم هستم که چطور این موضوع رو به مادرم بگم.
با تشکر
از راهنماییتان متشکرم.
من هر وقت که میخوام راجع به ایشون با مادرم صحبت کنم , مادرم بشدت علیه ی ایشون جبهه میگیرن و تنها دلیلشون هم این هست که فکر میکنند این خانم از دوستی بینشون سو استفاده کردن و احساس میکنند که این خانم میخوان پسرشون رو ازشون بگیرن درصورتیکه اولین بار من بودم که به این خانم پیغام دادم و من مشتاق دوستی با ایشون بودم و این عشق کم کم بین ما بوجود آمد .من نمیخوام که دوباره بین مادرم و ایشون بحثی پیش بیاد که باعث دلخوریشون بشه , چون یک بار که سعی کردم مادرم رو برای آشتی کردن راضی کنم , مادرم از طریق یکی از دوستان این خانم براشون پیغام فرستاده بود که هیچوقت نمیخواد باهاشون ارتباط داشته باشه و تنها دلیلش هم همان است که در بالا گفتم و برداشت نادرستی که از این خانم و رابطه ی دوستی عادی ای که بین ما بوده. من برای اینکه مادر با این خانم دوباره همچین برخوردی نکند در مقابل مادرم وانمود میکنم که اون خانم رو فراموش کردم و الآن مدتی هست که به شکلی برخورد میکنم که گویا عاشق یکی از همدانشگاهی هایم هستم .دیگه واقعا از فیلم بازی کردن مقابل مادرم خسته شدم .همچنین چندین بار که بحث ازدواج رو به طور غیر مستقیم پیش کشیدم , مادرم گفتن که هنوز خیلی زوده. در ضمن من و این خانم هر دو دانشجو هستیم ولی در دو شهر مختلف .با این وضعیت سردرگم هستم که چطور این موضوع رو به مادرم بگم.
با تشکر
دوست عزیز سلام
احساس شما نسبت به فرد مورد علاقه تان قابل درک است و زمانیکه والدین مخالف انتخاب فرد باشند شرایط سختی بوجود می اید .
اما فراموش نکنید در کشور ما روابط عاطفی با والدین بیشتر به وابستگی عاطفی شباهت دارد چه از طرف مادر به فرزند و جه از طرف فرزند به والدینش
به همین دلیل نقش رضایت والدین را در امر ازدواج نادید ه نگیرید .
طوریکه روانشناسان مخالفت والدین را “بمب تفاهم زوجین ” معرفی کرده اند یعنی اگر شما در تمام موارد با هم هماهنگی داشته باشید نارضایتی مادرتان مشکلی است که میتواند رابطه شما را در زندگی زناشویی سرد نماید. و به نقطه ای برسید که خودتان خواهان قطع رابطه شوید
بیشترین امار طلاق مربوط به زوجینی میباشد که با همدیگر رابطه دوستی و عاشقانه داشتند اما والدین انها ناراضی بودند این امار مربوط به کشور ایران است.
پس جلب رضایت مادر انهم با دلیل و منطق نه اجبار بهترین راه برای شماست
در این زمینه با مادر خود صادق باشید به او درباره احساستان صحبت کنید اما اصرار و پافشاری به درست بودن انتخابتان نکنید چه بسا او نیز دلایلی برای مخالفت دارد
از مادر بخواهید که در این رابطه (به اتفاق مادرتان) نزد مشاور بروید و دلایل بررسی شود اگر دلایل مخالفت مادرتان منطقی بود انها را بپذیرید و اگر نبود میتوانید از مشاور حهت جلسات مشاوره ازدواج اقدام نمایید.
خواسته هر والدی خوشبختی فرزندش است اگر مادر شما از زبان یک شخص “بیطرف “و “متخصص ” در زمینه ازدواج بشنود که تصمیم شما منطقی است نه ااحساسی و عاطفی راحت تر میتواند انتخاب شما را بپذیرد.
در غیر این صورت اصرار شما فقط این ذهنیت را در او بیشتر میکند که شما بر پایه احساسات رفتار میکنید
جهت مشاوره حضوری به اتفاق مادرتان از طریق همین سایت میتوانید اقدام نمایید
موفق باشید
از راهنماییتان متشکرم