سلام
بنده 23 ساله هستم و به دلیل مادرزادی ناشنوا شدم ، به ی دختر شنوا علاقه مند شدم برای ازدواج ،اصلا قصدمون دوستی و اینجور رابطه نبود ، فقط بحث آشنایی ازدواج بود. بعد از آشناییمون ، به اتفاق مادرش راضی نشد ازم . من و طرف مقابل همدیگرو پسندیدیم و قبول کردیم با هم زندگی کنیم ولی زندگیمون عین هم هستش یعنی پدر و مادر هامون از هم جدا شدند. ولی پدر دختر مورد علاقم به رحمت خدا رفته ، مادرش نظرش اینه با هم طرازم یعنی ناشنوا ازدواج کنم! بنده هم حرف میزنم هم میشنوم یعنی مثل آدم عادی زندگی میکنم و مثل آدم سالم هستم ولی خب تنم سالمه نمیدونم چرا مادرش از من راضی نیست و بارها التماس کردم بیام مادر دختره رو ببینم باهاش حرف بزنم ولی اجازه نمیدن. نمیدونم چیکار کنم. من دختره رو دوستش دارم و علاقه دارم بهش ، جفتمون مثل همیم نماز میخونیم و مومنیم. خانواده منم راضی نیستند با دختر ناشنوا یا هم طرازم ازدواج کنم منم علاقه نداشتم ، چون که من حرف میزنم نه مثل زبان اشاره ای ، برای همین دوست دارم با شنوا زندگی کنم چون میتونم راحت باهاش حرف بزنم و درد و دل کنم ولی مادرش نمیدونم چرا نمیزاره باهاش حرف بزنم برای چی ازم راضی نیست شایدم فک میکنه بچه دار شدنم مشکل ساز میشه ولی اینطور نیست…چون از بستگانم سه نفرشون ناشنوا بودن همسراشون شنوا ولی بچه هاشون خداراشکر سالم هستند.ممنون میشم راهنماییم کنید.