با عرض سلام و وقت بخیر.

من یه دختر سه ساله و دارای مدرک دکتری از اروپا هستم . فعلا چند ماهی تو ایران هستم تا پوزیشن جدید پیدا کنم و برگردم. پوزیشن پیدا کردن بسیار سخته و تقریبا هر کسی هر جایی که بوده شانس بیشتری داره. الان اون جایی که من بودم امکان اپلای ایجاد شده ولی به خاطر مسائلی نگرانم به من نرسه.
استاد ما ایرانی بود و دانشجوهایی هم که میگرفت دو سومش ایرانی بودند. متاسفانه من حدود چهار ماهی مجبور شدم با یکی از دانشجویان پسر همون استاد همکاری کنم. اون دانشجو یک سال بزرگتر بود و متاهل و فوق العاده در کار خود ماهر و چشم وچراغ استاد بود. ولی این شخص از حدود 1.5 ماه بعد از شروع همکاری شوئونات اخلاقی رو رعایت نمیکرد ، من مجبور بودم کارم تموم بشه و به استاد نمیتونستم چیزی بگم چون اصلا به ظاهر این ادم نمیومد که حرف های دور از نزاکت بزنه و چون من حجاب داشتم اگه میگفتم متهم به اینکه شما حساس هستید میشدم. من دو ماهی اهمیت نمیدادم. مدام میگفتم لطفا از این حرفا نزنید یا میگفتم ار نظر من یک انسان نخبه همچین حرفایی نمیزنه، در جواب من میگفت من آدم چیپی هستم و ادم سطح بالای نیستم (خودش رو میگفت). حرفایی که میزد از این نوع بود: مثلا داشتیم مقاله مینوشتیم وسطش میگفت برم یه خورده دختربازی کنم (به دخترهای اروپایی نگاه کنم). یا مثلا میگفت که من تو ایران دانشگاه اگه دختری رو میدیدم فرار میکردم اما الان دارم لاس میزنم. غیر من با دو تا دختر ایرانی دیگه ای هم اونجا کار میکرد. حتی من یه وقتایی اینقدر رفتارهای تابلویی ازش میدیدم مثلا من رفته بودم آفیسش به من گفت میشه یه لحظه بری بیرون من باید به کسی زنگ بزنم اومدم بیرون دیدم اون دختره وایساده اونجا و انگار منتظره که من بیام بیرون، یعنی دختره رو مجبور به داشتن فان با خودش میکرد. یا مثلا راجع به من اظهار نظر میکرد مثلا میگفت خیلی جذابی، میشه با هم فان داشته باشیم. که من بعد این حرف دیگه محکم جوابش رو دادم و تهدید کردم که به زنش خواهم گفت، برگشت گفت که من پیش زنم هم از این حرفا میزنم. خلاصه من دیگه باهاش همکاریم رو ادامه ندادم اونم با من لج کرد مثلا قرار بود با استاد کتاب بنویسیم گفته بود که حاضر نیست غیر اوون کسی اسمش بیاد. کلا استاده خیلی به حرفش گوش میکرد چون رزومه اش عالی بود و خیلی با استاد مقاله میداد و این به نفع استاد بود. و از طرفی اون دخترای دیگه الان اونجا نیستند و رفتن کشور دیگه ای، البته اونا انسانهای راحتتری بودند و این پسر خیلی براشون نفع داشت و مقاله مینوشت براشون، من میبینم که هنوز هم تو شبکه های اجتماعی با هم در ارتباطن، یعنی این دخترا هرگز نمیان راجع به این ادم افشاگری کنند. الان من نگرانم این آدم نزاره این استاد من رو به عنوان دانشجو بگیره و اونجا بهترین شانسه منه. من الان نمیدونم چی کار باید بکنم این ادم ممکنه در اینده هم واسه من دردسر ایجاد کنه حتی اگه ازدواج کنم. به نظرتون همون موقع من باید کاری میکردم؟

لطفا راهنماییم کنید.