سلام ، من و همسرم يكساله كه با هم زندگي ميكنيم خارج از كشور ، من كلا با مسايل مالي كاري ندارم يعني از اول خودم پيشنهاد دادم كه حقوق خودم و همسرم رو به همسرم بديم و او تصميم بگيره ، تا الان هم همينطور بوده ولي مثلا من باقيمونده حقوقم رو بر ميدارم مثلا اگه هزارز دويست تومن حقوق ميگيرم دويست تومن باقيمونده رو بر ميدارم ، همسرم يكم اقتصلديه البته از نظر من حساس به پول ، وقتي من اين كارو كردم اونم گفت پس منم بقيه حقوقم رو بردارم ؟ گفتم بيشترم بر دار چون من كلا نه سوال ميكنم چقدر داريم نه واقعا ميدونم ، پول رو مييدم و واقعا پيگير نيستم كه چقدر داريم يا نداريم ، يعني واقعا همه چي دست همسرمه ، ولي اون خيلي دو دو تا چهارتاييه ، الان دو هفتس كه من بقيه حقوقم رو بر ميدارم و كلا همسرم حواسش هست كه چقدر برداشتم چقدر خرج كردم و …. ديشب كلرمون به جر و بحث كشيد و از اونجاييكه قبلا هم همسرم پيشنهاد داده بود كه همه چي دونگي بشه تصميم گرفتيم دونگي بشه ، من چند وقتيه كه كارم رو عوض كردم و حقوقم پايين و پايين تر از همسرمه ، حالا همه چي دونگي شده و مثلا ماشين كه مال همسرمه رو من ميگم بايد منم تو قسطش شريك باشم و گرنه سوار نميشم و همسرم چون ميدونه من با اين حقوق نميتونم از پس شراكت تو قسط ماشين بر بيام ميگه نه من ميدم تو هم سوار شو ، منم قبول نميكنم چون حس دلسوزي بهم دست ميده ، كلا همه چيز ريخته بهم ، واقعا هميشه از جدا شدن جيب و منم و تويي مخصوصا تو مسايل مالي هم متنفر بودم هم ميترسيدم ، لطفا كمكم كنيد ، در ضمن الانم كه اينجوري شده ميگه تو خواستي ، چون چند بار باهاش بحث كردم كه اگه من باقيمونده ي حقوقمو بر ميدارم براي اينه كه استقلال مالي داشته باشم تو هم بر دار من ميخوام بابت يكسري از خرجاي خصوصي ديگه حساب پس ندم ، ولي كار به اينجا كه براتون گفتم كشيد ، ممنون