1
مستقل شدن دختر مجرد از خانواده
سلام من دختری ۲۷ ساله هستم که با خنواده خودم مشکل دارم با کلی بدبختی تونستم راضیشون کنم برم دانشگاه اونم تو ۲۲ سالگی و تازه اون دانشگاههی که اونا انتخاب کردن ن من. الانم میخوام برم تهران برای کار مخالفت شدید دارن جوری که اخر سر یه دست کتکم خوردم و الان کلا باهاشون حرف نمیزنم. حق هیچ انتخابی رو تو زندگیم ندارم هرچی که اونا قبول کنن من انجام میدم من خودم حق انتخاب ندارم. محیط زندگیم خیلی کوچیکه و حرف مردم براشون حکم همه چی رو داره حرف مردم حرف مردم . محیط خونه واسم سمه افسردگی گرفتم از دستشون موندم چطوری برم تهران به هیچ عنوان راضی نمیشن تورو خدا کمکم کنید. حتی امکان شکایتم ندارم. البته اینم بگم ادمایی نیستن که بشینم باهاشون منطقی حرف بزنم میزنن تو دهنم
سلام به شما دوست عزیز
قابل درک هست که این شرایط برای شما با فشار روحی زیادی همراه هست اما در این مورد نیاز است که شما نسبت به شرایط خود تصمیم گیری کنید و آرام ارام و با بیان درک ناراتی و نگرانی آنها در زمان هایی که شرایط روحی بهتری دارند و از مسیرهایی که برایشان مورد پذیرش تر هست در این مورد ادقام کنید تا بتوانید به مرور نتیجه گیری بهتری داشته باشید و یا اگر امکان رفتن به تهران نیست حداقل در محیط زندگی خود بتوانید استقلال بیشتری کسب کنید و شغلی را داشته باشید .
در هرصورت در این شرایط از نظر قانونی شما می توانید مستقل زندگی کنید و یا بدون اطلاع بروید اما این مسیر ها سازندگی ندارد و شما در هر صورت به حمایت خانواده نیاز دارید حداقل برای ازدواج پس بهتر است تا جای ممکن است روابط را در احترام حفظ کنید و از شرایط فعلی برای استقلال بیشتر استفاده کنید .
اگر بخواهی شرایط فعلی را به صورت کلی نادیده بگیری خب این شرایط هم برایت آسیب زا هست چون بدون حمایت مالی و بودن شغل مناسب و داشتن حداقل سرمایه اولیه برای ایجاد یک محیط امن رفتن از خانه می تواند آسیب های زیادی را به دنبال داشته باشد .
برای جلو گیری از کتک کاری بهتر است در زمان عصبانیت از ادامه بحث با آنها خوداری کنید و صحبت را به زمان دیگری در احترام و با بیان درک نگرانی های آنها اختصاص بدهید .