مشاوره ازدواج
با سلام. دخترم،دانشجوی دکترا و 32 سال سن دارم.
بنده با همکلاسی دوران ارشد خود حدود یک سال است که به قصد ازدواج در رابطه هستم. ایشان یک برادر بزرگتر دارند و مادرشان فوت شده اند و با پدر زندگی می کنند. برادرشان نیز امریکا زندگی می کند. ما به دلیل دوری شهرهایمان ملاقات حضوری نداریم و صرفا تماس تلفنی است. خرداد ماه سال گذشته ایشان برای آشنایی به منزل ما امدند و مجددا تابستان گذشته برای بار دوم با پدر و برادرشان به منزل آمدند. ایشان مادر ندارند و از این جهت بسیار احساس فقدان دارند. در جلسه دوم برادر ایشان گفتند بهتر است خارج از کشور زندگی کنید که قبل از آن این صحبت توسط خود ایشان مطرح نشده بود. من که شوکه شده بودم پس از جلسه، به ایشان گفتم اگر بنا به زندگی در خارج است یکدیگر را نمیتوانیم ملاقات کنیم و منتفی است که از این جهت بسیار ناراحت شدند و بدون ملاقات مجدد به شهرشان بازگشتند. این مساله حل شد و حتی الان به خارج از کشور هم رضایت داده ام. این را هم ذکر کنم ایشان هم دانشجوی دکترا و جویای کار هستند. خیلی از مشکلاتی که ما در حال حاضر داشته ایم نیز به نداشتن کار علی رغم داشتن تحصیلات عالی مربوط است. در واقع هر دو به دنبال آن هستیم که به یک ثباتی در این زمینه برسیم. یا برای خارج از کشور اپلای کنیم و یا داخل کشور از نظر شغلی به ثبات برسیم. پس از آن جلسه هرقدر خواستم ایشان را ببینم گفتند می خواهم ولی برایم سخت است و دست تنها هستم نمی توانم بیایم. در کل ملاقات حضوری ما به همان دو جلسه خلاصه شد. با اینحال به صورت تلفنی و مجازی همیشه از حال هم با خبر بودیم و همه چیز عالی بود. برای نوروز برادر بزرگ ایشان مجددا به ایران امدند و من همچنان پیغام میدادم که به دلیل مشغله نوروز و برگشت برادرشان مشغول بودند و زیاد جواب نمیدادند. تا اینکه پیغام دادم وقتی با خانواده دور هم جمع میشوید کم لطف میشوید و این باعث میشه خانوادتو دوست نداشته باشم.
دیشب ایشان پیغام دادند که میخوان رابطه را کات کنند و در توان خودشون نمیببینن ادامه بدهند و رابطه غیر حضوری و از شهر دور فایده نداره و اینکه خودشون که نتونستند بیان و من هم که نرفتم که بیشتر با هم آشنا بشیم و کلا امیدی به این رابطه ندارند.
سوال من این هست باید چکار کنم که این رابطه برگردد. ایشان از نظر شخصیتی انسان خوبی هستند و مواردی که همیشه ما در ان بن بست بوده ایم وقتی است که خواستم بیایند تا حضوری هم را ببینیم و نبودن شغل و آمادگی ازدواج از طرف ایشان است. حال سوال اینجاست آیا میتوانم پیغام دهم و بخواهم به رابطه برگردند؟ ما موارد مشترک زیادی داریم و با تلاش می توانیم مشکلات را حل کنیم ولی گویا ایشان ناامید شده اند و هم اینکه گویا از نظر عاطفی از سمت من راضی نشده اند چرا که در طول این یکسال به شهر ایشان نرفته ام تا ایشان را ملاقات کنم. آیا اگر الان حضوری به شهر ایشان بروم و ایشان را ملاقات کنم به صلاح است؟ ما حدود 3 روز است که رابطمان کات شده و خواستم تا دیر نشده هر اقدام صحیحی لازم است انجام دهم.
متشکرم
با سلام خدمت شما دوست عزیز
احساسات شما قابل درک می باشد اما بهتر است به این موضوع دقت کنید که مسافت زیاد میان شما ممکن است باعث ایجاد اختلافات زیادی شود و گاهی حتی تفاوت های فرهنگی نیز می تواند ایجاد کند و از همه مهم تر امکان شناخت کامل را برای هردوی شما ایجاد نمی کند . با توجه به توضیحات شما به نظر می رسد که ایشان هنوز در انتخاب زندگی مشترک شک دارند واین موضوع می تواند به دلایل مختلفی از جمله بیکاری ، فاصله و… ایجاد شده باشد . بهتر شما نیز به صورت جدی تر به این موضوعات فکر کنید تا ببینید آیا با شرایط فعلی می توانید به این مسیر ادامه بدهید با توجه به اینکه زمان مشخصی برای تغییر رابطه شما وجود ندارد ؟ قابل درک می باشد که شما نگران آینده و یا احساس تنهایی هستید اما بهتر است جدا از اینها به این موضوع بیندیشید که این سبک زندگی با چنین فردی می تواند جز معیارهای اصلی شما باشد ؟
بهتر است این رابطه را به زمانی واگذار کنید که ایشان بتوانند از نظر ذهنی شرایط فعلی را بپذیرند و شرایط بهتری را برای آینده خود و رابطه با شما در پیش بگیرند و به صورت رسمی برای ادامه رابطه اقدام کنند.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
شاد باشید