سلام…عصرتون بخیر.
من یک دختر ۲۰ساله هستم که در حال تحصیل هستم.تا به امروز خاستگارهای زیادی داشتم امابه هیچ کدوم فکر نکردم تا عیدامسال که مادرم خیلی اصرار کرد تا اجازه بدم خواستگار هابیان به خونمون و بخاطر اصرار مادرم قبول کردم بعداز چند جلسه خواستگاری که با جواب منفی از طرف من مواجه شدن یه خواستگار برام امد که خیلی پسر عادی و ساده ای بود.۲۵سالشه و سربازی رفته لیسانس هم داره از نظر ظاهری (که اصلا برای من مهم نیس )خوبه.من از نظر اخلاقی با این اقا احساس نزدیکی کردم تو عمرم فکر نمیکردم کسی انقدر نزدیک به عقایدم پیدا بشه و باید بگم که اقای خیلی محترمی هستن و چون پدرشون رو در نوجوانی از دست دادن دنیا دیده هستن و توی بازار کار بودن و مردم دار و خوش برخوردن به همین دلیل و البته با موافقت خودم خانواده ی من از لحاظ اخلاقی قول من رو به این خانواده دادن و دوماه هست که خانوادگی در ارتباط هستیم..حالا مشکل من اینجاست که پدرم توقع خواستگار های خیلی پولدار داره و میگه من بهتراز این اقا رو میتونم به دست بیارم و میگم که این اقا پولدار نیست.
خواستگارم فقط یه ماشین و یه زمین داره به ارزش حدودی۲۰۰میلیون که توی شهرستان ما میشه با فروشش یه خونه یا اپارتمان تهیه کرد.درامد ماهیانه ی این اقا هم دومیلیون هست و پدرم میگه زندگی سختی با این اقادرانتظارت هست.ولی من معتقدم اگر با یه مرد میلیارد بداخلاق ازدواج کنم خوشبخت نمیشم اما از طرفی هم دوست ندارم زندگی خیلی سختی داشته باشم..و خب مطمئنا خودمم هم بعداز پایان درسم میرم سرکار اما حرفای پدرم منو ترسونده..از ابتدا قراردوطرف برای۶ماه نامزدی بدون محرمیت بوده و قراره تا دوهفته ی اینده برای من حلقه بیارن..من دلم نمیخاد وقتی حلقه دستم میکنن ترسی توی دلم باشه..لطفا کمک کنید از طرفی نظر پدرم برام مهمه و از طرفی هم میترسم بعدا کسی با این اخلاق و تفاهم پیدا نکنم.ممنون میشم کمکم کنید.