2
مشاوره روابط عاطفی
۳۷ ساله هستم حدود ۶ ساله با دختری دوست هستم هیچوقت حرف از ازدواج نزدم و قضیه فقط دوستی بود اما اون دختر تو خیالات خودش تا ازدواج پیشروی کرد و دوستانش این قضیه را مطرح کردن. اختلاف فرهنگی فاحشی داریم. این مسائل را براش توضیح دادم اما واقعا قبول نمیکنه . احساس عذاب وجدان دارم. از طرفی واقعا نمیتونم تن به این ازدواج بدم . بنده پسر هستم و با ایدی خواهرم پیام دادم
سلام به شما دوست عزیز
دقت کنید که روابط این میزان طولانی مدت می تواند با تفکرات خاصی همراه شود و نمی توان به فرد بیان کرد که این توجهات و احساسات تنها تا میزان خاصی می باشد و این موراد قابل کنترل نمی باشد و در کنار اینکه نیاز است که در مورد هدف رابطه به صراحت صحبت شود و هردو فرد به امید تغییرات ِآینده پیش نروند .
در این مسیر بهتر است در زمان مناسبی در مورد این موضوع در احترام با این خانم صحبت کنید و در مورد رابطه تصمیم گیری داشته باشید و اگر هدف ازدواج ندارید بهتر است این موضوع را به ایشان بیان کنید و بیان کنید که در آینده تغییری در این مورد نخواهید داشت هرچند که بهتر است این رابطه به اتمام برسد تا ایشان نیز بتوانند رابطه هدفمندی را تجربه بکنند و بتوانند در مسیر دیگری برای رسیدن به خواسته های خود تلاش کنند.
بهتر است از به دبنال مقصر بودن وس رزنش خود یا دیگری خوداری کنید و با تعامل در این مسیر تصمیم گیری داشته باشید .
با سلام خدمت شما دوست گرامی
دوست عزیز احساسات شما در این زمینه کاملا قابل درک است و این حالت سردرگمی و تردیدی که دارید طبیعی است.
اگر چه بهتر این است که دختر و پسر از ابتدای رابطه درباره اهدافشان از رابطه به صورت کاملا واضح و صریح گفتگو کنند تا هر کسی تکلیف خودش را به طور مشخص بداند و اگر دچار سوء تفاهم شده است سعی کنیم آن را برطرف کنیم تا انتظار دیگری نداشته باشد و به قول شما به خیال پردازی که از واقعیت فاصله زیادی دارد نپردازد تا دچار این چالش ها نشوید آن هم وقتی که این همه سال این رابطه طول کشیده است و حتما شما هم در این موضوع سهمی دارید و مسئول هستید.
اما وجدان درد یا احساس گناه هرگز دلیل خوب و قانع کننده و کافی برای ادامه یک رابطه ای که شاید باید از مدت ها قبل تمام می شده و ازدواج نیست و اگر قرار باشد بخواهید به خاطر ایشان تن به ازدواجی بدهید که خودتان از ته دل راضی نیستید و تناسبی هم بین خودتان و خانواده هایتان نمی بینید و قطعا با چالش ها و مسائل عمده ای روبرو خواهید بود، بهتر است بدانید که به این ترتیب بسیار بیشتر از اکنون خودتان و ایشان را در معرض آسیب جدی قرار خواهید داد.
بنابراین بهتر است در ابتدا خوب فکر کنید و ببینید آیا می توانید ایشان را به عنوان همسر آینده تان بپذیرید و آیا چالش خانواده ها را می توانید به شیوه موثری مدیریت کنید و با توجه به پیامدهایی که هر یک از گزینه های موجود برای شما دارد هرچه زودتر دست به تصمیم گیری بزنید و تصمیمتان را خیلی واضح با ایشان در میان بگذارید و سعی کنید این رابطه را تمام کنید تا ان دختر هم هرچه زودتر با این واقعیت هرچند ناراحت کننده و دردناک روبرو شود و اقدامات لازم صورت گیرد.
البته که این جدایی برای هر دو نفر شما ناراحت کننده و با احساسات ناخوشایند و متناقض مختلفی همراه خواهد بود اما نمی توان کاری کرد و این فرایندی است که به هر حال باید خوب یا بد طی شود و زمان و فرصت لازم است تا افراد این جدایی را بپذیرند و با ان کنار بیاییند اما بهتر است هر چه زودتر تکلیف مشخص شود و ادامه یافتن آن سیب بیشتری داشته و فرصت های آن دختر را هم بیشتر از بین خواهد برد.
بنابراین با توجه به این مطالب، از آنجا که مسئله شما هم نیاز به بررسی و ارزیابی بیشتری دارد تا مشخص شود از ابتدا هدف اصلی شما چه بوده و چرا تا این زمان ادامه یافته است و چطور هنوز ادراک مشترکی به دست نیاورده ید و چه موانع بیرونی و یا درونی برای شما وجود داشته است و اکنون چگونه می توانید این مرحله را هم پشت سر بگذارید و برای این که بتوانید موثر تر رفتار کنید چه اقداماتی لازم است انجام دهید و به چه شکلی بهتر و کم آسیب تر اوضاع را پیش خواهید برد و کدام قسمت ها تحت کنترل و اراده شما خواهد بود که بتوانید به بهترین شکل آن را مدیریت کنید و سوالات و مسائل دیگری از این قبیل، به شما توصیه می شود حتما در این زمینه برای دریافت راهنمایی های دقیق تر جلسات مشاوره فردی به صورت حضوری یا غیر حضوری ازیک روانشناس و یا مشاور دریافت کنید تا بتوانید با استفاده از کمک و راهنمایی های حرفه ای و تخصصی اقدامات موثر لازم را در این راستا انجام دهید.