سلام خسته نباشید دختری هستم ۲۴ ساله. من مدت ۴ سال هست با یکی از هم کلاسی هایم دوست هستم. و قصدمان ازدواج بوده. در اوایل این اقا خیلی خوب بود ولی  بعداز مدتی حدودا یکسال بعد بخاطر اینکه شرایط ازدواج رو زودتر فراهم کنه شروع کرد ب یادگیری حرفه و تخصص که در زمینه دیزاین و گرافیست ..  بود. و در این مدت چت کردن حرف زدن کمتر شد من اون زمان مشکلی نداشتم گفتم خب کار میکند اخر هفته همو میبینیم. ولی الان فارغ التحصیل شدم ولی ایشون ۹ ترمه هستن. الان ۵ ماه چون اصلا دیداری نداریم اوضاع رابطه بدترشده ایشون طبق معمول کار میکنند و هیچ توجهی ب من ندارد هرچقدر هم گلایه میکنم میگه درک کن این چه رابطه ایه چرا هیچ درکی نداری.میگم خب کار هم حدی داره یعنی نیم ساعتم برای من وقت نیست. هروقت پیام دادم یا حوصله نداشته یا خوابش میومده یا کار داشته هر وقت هم اعتراض کردم میگه همینه که هست قبلا راجع ب ان حرف زدیم که درک و …ولی من الان سرد شدم حس تنهایی خیلی ناراحتم واقعا گیج شدم نکنه سرد شده هردفعه میپرسم مشکل چیه میگه هیچی. میگم دوستم نداری میگه دارم. واقعا گیجم اخه این چه دوست داشتن که هیچ وقتی برای من نمیزارع هیچ وقتی! خیلی ناراحتم نیاز ب راهنمایی دارم ایا این رابطه ادامه بدم¿ مشکل از کجاست ایا ایشون افسردگی گرفتن که هی میگن حوصله ندارن ؟. لطفا مرا راهنمایی کنید