سلام
من دختری ۱۸ ساله هستم بسیار زیاد با خودم حرف میزنم اگر تنها باشم با صدای بلند و اگر تنها نباشم به صورت زمزمه. همش در حال بیان برنامه های شخصی ام برای خودم هستم مشکلاتم را برای دیگران خیالی بازگو میکنم و یه جورایی انگار باهاشون دردو دل میکنم البته که این گفت و گو یک طرفه است و من صرفا به خاطر سبک شدن این کار رو میکنم ولی در کل همش درحال تصور خودم درموقعیت های مختلف (مخصوصا آینده شخصی و کاری ام) هستم و با خودم صحبت میکنم این موضوع تاحدودی برایم آزار دهنده است و ساعت ها به طول می انجامد و باعث تلف شدن وقت من نیز میشود.
سابقه شمارش اشیا را در کودکی ام دارم که البته هنوز هم این موضوع به طور کلی رفع نشده و در حال حاضر به عنوان مثال وقتی برای موضوعی منتظر هستم شمارش اعداد را (نه اشیا) دارم
حرف زدن با صدای بلند (داد و بیداد) و حتی موزیک بلند (البته به جز موزیک های مورد علاقه ام آن هم به ندرت) من را اذیت میکند
دوست صمیمی در زندگی ام ندارم تنهایی را تا حدی دوست دارم و از این موضوع خیلی اندوهگین نیستم.
اولویت های زندگی من برای هم سن و سالانم اصــــلا مطرح نیست و احساس تفاوت با دیگران میکنم طوری که گاهی دیگران به دلیل این تفاوت عقیده من را متهم به خودبزرگ بینی و مغرور بودن و…. میکنن اما من هیچ هیچ ادعای برتری ندارم
بارها خواسته ام خودم را با عقاید خانواده ام وفق بدهم اما نشده چون من میدونم که خیلی از این عقاید مخرب هستند من انسانیت و محبت رو به خیلی چیزا در این دنیا ترجیح میدم ووووووووو…………………………
چه کنم که از موارد ذکر شده کمتر آسیب ببینم.
با تشکر