سوالتو بپرس
X

مشاوره فردی

وابستگی شدید به آدمای مختلف

Bhnz:

نمایش نظرها (17)

    • با سلام من ۲۴ سالمه تقریبا سه ماه هست که با یک پسری ۲۶ ساله از طریق خانواده آشنا شدم و توی این مدتی که با هم آشنایی رو میگذروندیم چند مورد توی حرفاش تناقض دیدم مثلا راجع به مهریه میگفت من هدفم اینه مهریه ای تعیین میکنم پرداختش کنم در حالی یبار میگفت اگه یه روزی بری و درخواست اجرای مهریه بدی من چکار کنم که ندارم پرداخت کنم!
      با توجه به حرفاش حس کردم داره بهم دروغ میگه هدفش پرداخت میست میخواد یه مهریه ای باشه که در صورت طلاق من بتونه بهم بده مهریه رو...
      یبار دیگه بهم گفت من برای تولدت با خواهرم رفتم برات خرید کردم بعد از مدتی مشخص شد که مامان و خواهرش باهم رفتن برای خرید هدیه تولدم...
      و دوباره این حس در من ایجاد شد که بهم دروغ گفته!
      از طرفی پسر عمه ای داره که رفیق صمیمیش هست و طبق گفته ی خودش پسر عمش دروغ زیاد میگه، ..و منم با خودم گفتم وقتی دوستش آدم دروغگویی هست باید از روی دوستی که انتخاب کرده بفهمم خودشم اهل دروغگویی هست...و اینا در حالی هست که اوایل میگفت من از دروغ خوشم نمیاد و میخوام همسرم صادق باشه...
      حالا واقعا نمیدونم چکار کنم؟ نمیدونم این پسر واقعا دروغگو یا نه؟لطفا راهنماییم کنین مرسی

      • سلام من ٢سال هستش نامزد کردم واز همون اول زیاد مطالعه کردم که دوران نامزدی باید چطور باشی..وچند هفته اول خب فک میکردم خجالت میکشه باهام همراهیم کنه..من از هیچی دریغ نکردم عشق احساس ناز کشیدن وخیلی چیزای دیگه ولی تغیرر زیادی نکرده واز همه مهم تر من دوست دارم بهم حرفرهای عاشقانه بزنه و بگه ک بامن بودن واسش خوبه یا یه شوخی عشقی بامن...در دوران نامزدیمون همیشه من پیش قدم شدم از رابطه از تماس از هرچیزی ولی اون هیچی...صد بار هم بهش گفتم اگه تو واقعا منو بخوای دنیا رو واست میارم فقط یکم بهم علاقتو بیشتر کن میگم بیابریم خونه اقوام چیزی خودتو ناراحت نگیر کار همیشش شده بهش هم گفتم خب اگه دوسم نداری بگو میگه نه دوست دارم.هروقت هم بهش اس میدم که میخوام بیام امشب پیشت یه دفه میگی خونمون شلوغه یه دفه میگه زوده خلاصه من میخوام احساس خوشحالی کنه که میرم پیشش ولی نمیکنه...تور خدا کمکم کنید...الانم دوهفته هست ک قهریم

        • با سلام خدمت شما دوست عزیز
          دقت کنید که شما بیان می کنید دوسال است که نامزد هستید و در این دوسال خجالت و بیان نکردن احساسات و دروی از رابطه عاطفی و حتی جنسی می تواند دلایل دیگری جز خجالت داشته باشد و نیاز است که دیدگاه ایشان در مورد زندگی مشترک و روابط دوران نامزدی مورد بررسی دقیق قرار بگیرد تا بتوانیم در این مسیر به هردوی شما کمک کنیم
          دقت کنید که هرچقد شما با دیدگاهای ایشان بیشتر آشنا شوید می توانید عملکرد بهتری را تجربه کنید .
          بهتر است در این مورد از قضاوت خوداری کنید و مشاوره پیش از ازدواج را دریافت کنید تا رد این مسیر به هردوی شما کمک شود .
          درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
          021-22685741

    • سلام ببخشید حالتون خوبه؟ من درست ۳ سال پیش پسر خالم برام پیام های عاشقانه فرستاد و چون خانواده مذهبی هستن اهل دوست پسر دوست دختر بازی نیست و هدفش ازدواجه من اینو با مامانم در ارتباط گذاشتم و ما ارتباطمونو قطع کردیم منم اونوقت سنم کم بود و ۱۳ سال داشتم بعد یه مدت چند ماهی یه بار پیام میداد از این طرف هم خالم خیلی دوست داشت منو پسر خالم باهم ازدواج کنیم منم تو این مدت علاقمند شده بودم بهش ۲ سال گذشت من دیگه علاقم بهش کم شده بود و اینم بگم که علاقه اول اون به من اول از طریق مامانش بود بعد فوت بابام به بهانه تسلیت بازم پیام داد و این پیام دیگه تمومی نداشت و ۴ ماه طول کشید و خیلی حرفای عاشقونه میزدو و حتی به تماس تلفنی هم کشید من بازم مثل قبل بهش وابسته شدم یادم میاد ی رو دعوامون شد و گفت دیگه از هر چی دختره حالم بهم میخوره و دوست ندارم و منم ناراحت بودم مامانم اصرار داشت بگم چی شده و منم بهش گفتم و مادرم به دلیل شرایطمون ک درس داشتیم رابطه مونو قطع کردیم الان من ۱۶ سالمه و اونم ۲۱ سالشه و داره قضاوت می خونه و از ۱۷ سالگی تو قم روده و زیاد تو محیط خانواده بزرگ نشده. و اینم بگم ک سوگلی مامانشه. مامانش میگه پسرم میگه دیگه دوستش ندارم و ... منم خیلی دلگیر شدم ازش ک چرا اینطوری میکنه؟ و اینم میدونم که خیلی ادم مرموزی هست و بعضی وقتا خجالتم میکشه ک راست شو بگه .الانم من ذهنم درگیره ک منو دیگه دوست داره یا نه؟حتی خیلی روش حساس شدم نمیدونم راه حل درست چیه؟ من الان چیکار کنم؟ اگه لازمه فراموشش کنم چیکار کنم؟خیلی ناراحتم کمکم کنید

      • با سلام خدمت شما دوست عزیز
        در این مورد بهتر است دقت کنید که شما هنوز در سن نوجوانی قرار دارید و وارد شدن به این روابط به هر دلیل می تواند شما را از اهداف اصلی زندگیتان دور کند بهتر است سعی کنید از تمرکز بر این روابط خوداری کنید و از برقراری ارتباط در این سن خوداری کنید و رد صورت تماس بهتر است بیان کنید که در آینده در این مورد تصمیم گیری خواهید کرد .
        اینگونه افکار بعد از جدا شدن در ذهن وجود دارد و بهتر است شما دلایل خودتان برای اتمام رابطه و شرایط سنیتان را مورد بررسی قرار بدهید و برای زندگی روزانه خود برنامه ریزی دشاته باشید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید.

  • با سلام خدمت شما دوست عزیز
    دقت کنید که بر مبنای دو اتفاق که ممکن است ایشان دلیل قانع کننده ای برای آن داشته باشند شما نمی توانید در مورد کل شخصیت ایشان قضاوت کنید در این موارد بهتر است در زمان مناسبی بدون قضاوت از ایشان دلیل این حرفها را جویا شوید تا بتوانید با دیدگاه ایشان به این موضوعات بپردازید و خودتان نیز تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
    در هر صورت این مرحله شناخت می باشد و نیاز که شما در کنار حرف های فرد مقابلتان به سبک رفتاری ایشان نیز توجه کنید .

  • سلام من امروزبیرون با همسرم بایه اقایی دعوامون شد اون اقا بعدازاین که به همسرم زد من بهش فحش دادم خواستم ببینم ایا مجازاتی داره چون اون اقا رفت ولی من برای کتک خوردن همسرم شکایت کردم

    • با سلام خدمت شما دوست عزیز
      خیر این موضوع چون شاهدی برای آن وجود ندارد و حتی در صورت داشتن شاهد مجازات خاصی ندارد .

  • باعرض سلام من یک دختر۱۸ساله هستم من یک۷ماهی هست از یک پسری خوشم اومده این آقا پسر سر کوچه ما مغازه داره ومن اوایل هیچ حسی به ایشون نداشتم منتها الان ۴ماهی هست روز و شب منو گرفته خیلی دوست دارم باش حرف بزنم اما احساساتم می گن که این آقا پسر هیچ حسی به من ندارم.منخیلی از این میترسم که باش حرف بزنم و خانواده ام بفهمم و می دونن که ایشون یک دختری دوست دارن و من یک روز در دایرکت ایشون یک پیام دادم به زبان انگلیسی و این آقا پسر خودش جواب نداد و داده بود به دوستش و من با دوستش حرفی نزدم البته داخل اون متن تمام چیز هوایی که دوست داشتم برای نوشتن و از شانس بدم نتونستم ترجمه بکنه .حالا شما میگین چ کار کنم تمام هوش و حواسم پیششه من خیییییلی هم دوستش دارم ولی نمی دونن چ کار کنم؟؟؟؟
    تو رو خدا راهنمایی کنید.

    • با سلام خدمت شما دوست عزیز
      علاقه و دوست داشتن شما قابل احترام می باشد اما اینکه شما با توجه به شرایط ایشان و هنجارهای خانوادگی بخواهید وارد یک رابطه بدو ن شناخت شوید امکان آسیب برای شما زیاد می باشد.
      دقت کنید که شما در سن نوجوانی قرار دارید و در این سن گرایش به جنس مخالف بیشتر می شود و رفتارهای هیجانی و تخیالپردازی نیز بیشتر دیده می شود و این دو بر رسیک پذیری فرد در این سن تاثیر زیادی دارند .
      بهتر است به احساسات خود با احترام نگاه کنید و شرایط سنی خودتان را نیز مورد بررسی قرار بدهید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
      برای زندگی روزانه خود برنامه ریزی کنید تا میزان تنهایی شما کاهش یابد و از این طریق هم به سمت اهداف اصلی خود بروید و هم اینکه میزان خیالپردازی خود را کاهش بدهید .
      دلیل شما برای علاقه به این فرد چه ویژگی هایی می باشد ؟
      برنامه روازنه شما و ارتباطتتان با خانواده چگونه می باشد؟

  • سلام من۲۳سالمه۳ماهه بایه پسری آشناشدم تواین سه ماهه رابطمون خیلی خوب بوده وقراره ۱۸روزدیگ بیادخواستگاریم میگ تمام تلاش خودمومیکنم ک خانوادت قبولم کنن ولی هیچ حسی بهم نداره من عاشقشم ودوسش دارم ولی اون میگ دوست داشتن من یه دوست داشتن معمولیه.میشه کمکم کنیدک دوست داشتنش فرق کنه؟

  • سلام.خسته نباشید...من زن دوم مردی هستم که خیلی با هم تفاهم داریم و خیلی ب هم علاقه مندیم....تنها مشکلی که من رو خیلی عذاب میده و صبح و شب شده کابوس زندگیم ،اینکه نیاز جنسی زنش رو باید برطرف کنه،و من با این موضوع اصلا کنار نمیام،نمیتونم تصورشم کنم...لطفا راهنماییم کنید

    • با سلام خدمت شما دوست عزیز
      دقت کنید که وقتی شما همسر فردی می شوید که قبلا ازدواج کرده است نیاز است همه این شرایط را در نظر بگیرید اینکه ایشان باید به اندازه شما به نیازهای عاطفی و جنسی همسر اولشان نیز پاسخ بدهند و اینکه ایشان بخواهند این فرد را نادیده بگیرند تقریبا غیر ممکن می باشد.
      1. رابطه شما به صورت آشکار می باشد و همسر ایشان آگاهی دارند؟
      2. معیارهای شما برای انتخاب این فرد چه ویژگی هایی می باشد؟
      3. قبل از ازدواج این به این مسائل فکر کرده اید؟
      4. واکنش همسرتان در این مورد چگونه می باشد؟

  • سلام
    من 47 سال سن دارم متاهل دارای دو فرزند و از نظر جسمی مشکلی نداشته و تمامی چکاپ های لازم را در زمینه مشکل خود انجام داد ه ام.
    مشکل من شب ادراری بصورت رندم می باشد نه هر شب
    از نظر روانی بجز استرس های گذرا که اغلب ما دچار آن هستیم مشکل خاصی ندارم هر شب با تلقین به خود که نباید در خواب ادرار کنم به خواب می روم اما شاید ماهی یک بار در خواب می بینم که به توالت رفته ام و وقتی از خواب بیدار می شوم جای خود را خیس کرده ام و این موضوع چون همسرم کنار من خوابیده مرا ناراحت و غمگین می کند و بسیار مضطرب می شوم تا او متوجه نشود. در بچگی به یاد نمی آورم که دچار شب ادراری بودم و این موضوع را چندسال پیش از نظر جسمی چکاپ کردم و کلیه و مجاری ادرار من کاملا طبیعی و سالم هست و خودم علت را فقط از نظرر روانی جستجو می کنم و هرشب با استرس اینکه نکند امشب جای خود را خیس کنم می خوابم لطفا مرا راهنمایی کنید.
    با سپاس

    • با سلام خدمت شما دوست عزیز
      با توجه به اینکه شب ادراری برای شما در مدت زمان طولانی وجود داشته است و از نظر جسمانی نیز مشکلی ندارید احتمال اینکه بعد روانی داشته باشد بیشتر می باشد و هرچقد تمرکز و اضطراب شما در این مورد بیشتر باشد امکان رخ دادن آن نیز بیشتر می شود .
      در این مسیر بهتر است برای بررسی دقیق با یک شناخت درمانگر و یا روان درمانگر صحبت کنید تا بتوانیم در این مسیر بررسی دقیق صورت گیرد و به بهبود عملکرد شما کمک کنیم.
      درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      021-22354783