سلام
من با كسي در رابطه هستم كه كاملاً از نظر شخصيتي ايده آل من هستن و خيلي بهم علاقه داريم.
اما ٢ تفاوت مهم داريم كه به تازگي پي بردم.
اول اينكه من از ابتدا قصد ادامه تحصيل و زندگي در خارج از كشور رو داشتم ولي ايشون به زندگي در ايران علاقه دارن چون كه به اعتقادشون زندگي چيزي جز #زبان و #فرهنگ نيس.
اما به دليل علاقه به من ايشون هم تصميم به ادامه تحصيل خارج از كشور و زندگي اونجا گرفتن.
تا اينكه به تازگي تو يه بحثي متوجه شدم ايشون اعتقاد دارن زني كه شاغل باشه نميتومه مادر كاملي براي فرزندش باشه!
⁣ايشون تمام مادراني كه دور و برشون ديدن خانه دار هستن و يكي هم كه شاغل بوده استعفا داده وقتي مادر شده.
اين در حالي ه كه در خانواده من و همينطور دوستاني كه دارم همه مادران شاغل هستن و اين مساله كاملاً حل شدست …
من هم به ادامه تحصيل و زندگي در خارج از كشور علاقه دارم
چون تعريف من از زندگي مثل ايشون نيست
زندگي رو پيشرفت و تكامل تعريف ميكنم، نه زبان و فرهنگ
و هم به شدت علاقه دارم كه شاغل باشم در آينده و تو جامعه نقش داشته باشم.
ازدواج با اين فرد براي من ميتونه كار درستي باشه؟

البته ايشون ميگه كه مشكلي نيس اگه ميخواي شاغل باشي و بچه دار شي.
اما من از تاثير اين طرز فكرش تو آينده ميترسم.
ميترسم مشكلي پيش بياد واسه بچه من رو مقصر كنه.
بهش گفتم
ميگه نه من اين كارو نميكنم
اما تضميني وجود نداره …