مشاوره
با سلام و وقت به خیر. من حدود یه سال و نیم هست با پسری آشنا شدم الان 30 ساله هستم و دلم میخواد ازدواج کنم. هدف ما دوستی بود ولی خیلی باعث پیشرفتم شد و باعث شد کار پیدا کنم خیلی بهم کمک کرد و میکنه و از هر نظر حمایتم میکنه ولی میگه من الان شرایط ازدواج ندارم و نمیتوم . اون خودش متولد 67 هست و منم 69. کارش را بهانه کرده منم خیلی دوسش دارم باهاش رابطه داشتم به نظرتون الان چیکار کنم؟ کلا من با هر کسی آشنا میشم معمولا از طرف پسر ترک میشم. به نظر خودم راه های جذب پسر و علاقه مند کردن یه پسر رو نمیدانم. من اوایل رابطه بدبین و بی اعتماد بود خودم با سیم کارت دیگه امتحان کردم شمارشو دادم به دوستم امتحان کرد. کلی اذیتش کردم که هر کسی جای اون بود همون اول هفته بخاطر رفتارام میرفت ولی خب موند چندبار هم بهم مستقیم گفنه تو به فکر خودت و آینده ات باش و برنامه ریزی کنه. ولی تا جایی که باشی من کنارتم هرجور تو بخوایی و راحتی. خب من ازدواج میخوام اون نمیخواد میگه شاید من خوشبختی تو رو میخوام که نمیخوام کنارت باشم. واقعا با رفتارش منو گیج کرده نمیدونم چیکارکنم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید
با سلام خدمت شما دوست عزیز
احساس ناراحتتی و ناکامی شما کاملا قابل درک است اما به نظر می رسد در این زمینه بیشتر گرفتار چرخه معیوب افکار و احساسات منفی تان شده اید.
ظاهرا در علاقه مندی ایشان به شما شکی نیست که این احتمال مطرح باشد که شما شیوه های جذب جنس مخالف و علاقه مند کردنش را بلد نباشید.
بلکه با توجه به گفته های خودتان موضوع اصلی این است که ایشان قصد ازدواج ندارند.
متاسفانه افراد در ابتدای رابطه درباره نیت و هدفشان از ورود به رابطه با یکدیگر واضح صحبت نمی کنند و هر کسی بر اساس ادراک خودش پیش می رود و برای همین چنین تعارضات و آسیب هایی رخ می دهد.
احساسات ناخوشایند شما و افمار سرزنش آمیز و قضاوت گرانه منفی درباره خودتان و این که احساس طردشدگی و بی ارزشی و دوست نداشتنی بودن می کنید و یا این که فکر می کنید حتما مشکلاز سمت شما بوده است که ایشان قصد ازدواج با شما را ندارند همگی کاملا طبیعی هستند و معمولا در این گونه موارد افراد گرفتار این گونه افکار و احساسات می شوند.
بهتر است فقط به این موضوع اگاه باشید و به این گونه افکارتان هم اجازه رفت و آمد بدهید اما به آن ها بهای بیش از حد ندهید و بدانید که صرفا یک سری فکر هستند که زاده ذهن خودتان هستند نه حقیقت مطلق.
اکنون به جای تمرکز بر خود مشکل و غرق شدن در این گونه افکار ناخوشایند بهتر است به فکر راه حل و یا نحوه مدیریت این مسئله و یا چالش و به فکر راه چاره ای باشید تا بتوانید در مسیر اهداف و خواسته ها و اصول زندگی خودتان تصمیم گیری مناسبی داشته باشید.
پیشنهاد می شود در این راستا حتما مشاوره فردی دریافت کنید تا مسیر درست خودتان را بیابید تا بتوانید با آگاهی از پیامدهای انتخابتان درست عمل کنید و برای تحقق نیازها و اهدافتان گام های موثری بردارید.