3
مشاوره
سلام.من کودکی دارم5ساله پسر.از ابتدای تولد تا چند ماه پیش صبحا کودکم را پیش مامان خودم ومادر شوهرم میذاشتم،مدت6ماه است که به دلیل اختلافی که با خانواده شوهرم داریم تا سال جدید اونجا نرفتیم.امسال فقط 2بار ان هم به صورت سر زدن رفتیم.مشکل من اینجاست که نه من نه شوهرم علاقه ای به بردن فرزندمان در موقعی که ما سرکار هستیم نداریم تا بخواهیم فرزندمان را به خانه انها ببریم وفرزندم فقط منزل پدر خودم هست.ومن نمیدانم باید این مشکل را چگونه حل کنم (در ضمن من وشوهرم دختر عمو پسر عمو هستیم).
چون بچم عصبی میشه وقتی اونجاست ودر تربیتش من دچار مشکل میشم.وچون فامیل شوهرم فامیل خودمم هستن من واقعا باهاشون رودر بایسی دارم.تورو خدا کمکم کنید.مرسی
سلام به شما دوست عزیز
در این مسیر بهتر است در احترام اگر آنها صحبتی در این مورد می کنند برخورد کنید و بیان کنید که در صورت نیاز حتما از کمک و محبت آنها استفاده می کنید .
در این مورد اطلاعات بیشتری د اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
۱٫ مشکلات شما با خانواده همسرتان چیست؟
۲٫ واکنش آنها به نبردن فرزندتان چیست؟و پاسخ شما به آنها گونه می باشد؟
۳٫ امکان اینکه فرزندتان به مهد برده شود برای شما وجود دارد؟
۴٫ دیدگاه و دلیل همسرتان برای نبردن فرزندتان به خانه پدرشان چیست؟
۱-مشکل من اینه که ما هر کاری میکنیم پدر شوهرم ناراحته.بیرون میریم چرا خونه عوض میکنیم چرا و…
۲-همش اصرار به بردن فرزندم به انجا دارن.من هیچ کاری وحرفی نمیزنم
۳-درحال حاضر که مهد تعطیله خب نمیشه ولی قبل این تصمیم داشتم ببرم
۴-چون اعصابمون خورد میشه میگه کمتر بریم اونجا که امکان دخالت توزندگیمونو نداشته باشه
مادر شوهرم بردن بچم به خونشون رو به عنوان یه کار اصلی برای زندگیم میدونه نه اینکه در حد تعارف بگه فرزندتو بیار اینجا توقع داره همون طور که خونه مامان خودم میبرم اونجا هم ببرمش واین موضوع خیلی منو اذیت میکنه با اینکه از همه چی هم اگاهی داره ولی بازهم همش اصرار به کاری داره که ما نمیخوایم وما توی رودر بایسی نمیتونیم بهش چیزی بگیم.میترسم علی رقم میل باطنی بادرخواستاش موافقت بشه