سلام خدمت شما
مامان من ۵۰ سالشه و از چند ساله که افسردگی داره البته افسردگی شو من تشخیص کردم که شایدم نباشه ..
وضیعت عادی رو نمیتونه حفظ کنه گاهی عصبانی و آتشین میشه گاهی نرم گاهی یه چیز میگه گاهی یه چیز دیگه حرف خودشو رد میکنه از تصامیم قبل خود پشیمونه همش خودشو تنها حس میکنه به یک مسله عادی زود گریه میکنه همش فکر میکنه که من و داداشم طرف بابایم و علیه مامانم دسیسه میکنیم گاهی مارو خوب میگه گاهی به مرگ مون راضی میشه همش میگه مریضم همش دارو میخوره هر چی میگم برو دکتر میگه خوب میشم ولی نه …
وقتی در مورد یه موضوع کوچک حرف بزنه مسایل گذشته رو میاره وسط و هی داد و بیداد میکنه هی همه رو بد میگه اعتقادش به سحر و جادو بیشتره نسبت به خدا یعنی تا مسله ی بشه زود میره پیش ساحر …
از اوایل با بابام اختلاف شدید داشتن و الانم‌خوب نیستن اگه یه فیلمی رو ببینه اختلافات خودش رو میاره وسط اگه بهش انتقاد کنیم واای دیگه یه حالی روزی در میاره از ما که بماند .. خونه رو جدا میکنه تنها میخوابه حرف نمیزنه همش پرخاشگری و دعوا میکنه گاهی مارو طرف خود میدونه گاهی طرف بابام شاید ۵ سال بشه که هی میگم برو دکتر روانپزشک هی میگم برو نمیره گاهی میپذیره که اختلال روانی داره گاهی نمیپذیره و باهام دعوا میکنه میگه خودت دیونه هستی من نیستم نمیدونم چیکار کنم دکترم که نمیشه بیارم تو خونه به کمکتون نیاز دارم ممنون