سامانه پرسش و پاسخ مشاور::: مرجع راهنمایی و مشاوره روانشناسی آنلاین خانواده
دسته بندی موضوعات سامانه
- قبل ازدواج (2,661)
- اخلاق و رفتار|تیپ و ظاهر پسر یا دختر (92)
- ازدواج در سربازی و درحال تحصیل (45)
- ازدواج فامیلی (81)
- ازدواج مجدد یا ازدواج با زن یا مرد مطلقه (56)
- تفاوت در مسائل مذهبی، قومیتی و پوشش دختر یا پسر (32)
- حاملگی قبل ازدواج دوران نامزدی (22)
- خیانت نامزد و دوست پسر یا دختر (71)
- دوست داشتن یا نداشتن دوست یا نامزد و عشق (166)
- روابط دختر و پسر|رابطه داشتن با دوست (511)
- سایر موارد قبل از ازدواج و دوستی نامزدی (225)
- سن دختر و پسر| اختلاف سنی در ازدواج (60)
- سوالات خواستگاری|مراسم خواستگاری|بعد از خواستگاری (42)
- طولانی شدن یا سرد شدن رابطه قبل ازدواج (76)
- مخالفت دختر، پسر یا خانواده با ازدواج (98)
- مراکز مشاوره (197)
- مرکز مشاوره (14)
- مشاوره آنلاین (170)
- مشاوره تلفنی (6)
- مشاوره آنلاین فردی (1,720)
- اضطراب|ترس|دلهره|خواب پریشان-کابوس (142)
- تنها بودن| سرگردانی و ناراحتی بعد از دوستی یا طلاق (54)
- خودارضایی دختر یا پسر (121)
- خودکشی (76)
- روانشناسی افسردگی (195)
- سایر مشاوره روانشناسی آنلاین یا روانپزشکی فردی (186)
- شغلی|کاریابی|انتخاب کار|جلسه مصاحبه|تغییر شغل (65)
- عدم کنترل خشم|عصبانی شدن|پرخواشگری (49)
- لکنت زبان|خجالت و خجالتی بودن و مشکل ارتباطی (39)
- مشاوره پزشکی (60)
- مشاوره تحصیلی|برنامه ریزی درسی|برنامه ریزی کنکور (113)
- وسواس فکری|ناراحتی|حساس و زودرنج بودن (126)
- مشاوره تلفنی (11)
- مشاوره خانواده (5,648)
- خانواده همسرم (189)
- خیانت همسر|زن|شوهر|به همسرم (270)
- رابطه جنسی-رابطه زناشویی-مشاوره جنسی (726)
- رفتار و اخلاق همسرم (550)
- سایر موارد خانوادگی یا زناشویی (226)
- فحش و دعوای فیزیکی در خانواده (86)
- مشاوره قبل طلاق (153)
- مشاوره کودک و نوجوان (469)
- مقالات عمومی (33)
سلام به شما دوست عزیز
در این مورد اطلاعات بیشتری در مورد شرایط سنی و مشکلات خانوادگی و راهنمایی ازدواجی که می خواهید در اختیار ما قرار بدهید تا باهام بیشتر صحبت کنیم و بتوانیم در این مسیر شما را راهنمایی کنیم.
سلام من دختر ۲۳ سالم.من از بچگی مشکلات خانوادگی دارم.پدرم هر نظری که مخالفش باشه به شدت عصبی میشه و شاهد کتک زدن مامانم توسط بابام بودم.۴ ساله من هرچی میگم پدرم باورم نمیکنه اونم علتش اینه که یکبار بی اطلاعش در سن ۱۷ سالگی بیرون رفتم و از مامانم اجازه گرفتم هم من و مامانم رو به شدت دعوا کرد.از اون به بعد بهم اعتماد نداره با مادرم ۳ سالی میشه حرف نمیزنن و فقط زندگی میکنن.خواهرم تو ۱۵ سالگی واسه همیشه رفت خونه عمم زندگی کرد.یک سال با خواهرم قهر بود و بعدها ارتباطشون درست شد.من حتی تا دانشگاه رفتن هم با خود پدرم میرفتم اگه جایی رفته باشم همش می ترسم که نکنه دنبالم کنه و بفهمه.۱ ساله با پسری دوست شدم که از ترسم به بابام معرفیش کردم و قصدمون ازدواجه و همه چی از نظر خودم و دوست پسرم خوبه و مشکلی هم باشه تو حل کردنش هرکاری ازمون برمیاد میکنیم و در واقع نمیخوام ازدواج کنم که از این مشکلات فرار کنم و فقط طرفم از نظر معیارهام نزدیکه بهم.هر دو طرف خانواده ها میدونن پدر من میگه که باید بیان خواستگاری و از نظر خانواده طرفم مدت آشنایی .میتونم بگم که جمع بیرون رفتنامون شاید به زور به ۱۵۰ ساعت برسه و با توجه به شرایط کرونا خیلی جاها نشده بریم و تو موقعیت های مختلف همو بسنجیم و به نظر خودمم تایم آشنایی کمه اما پدرم اجازه نمیده دیگه بیرون برم و من حیفم میاد رابطه به این خوبی که شاید به نتیجه های خوب برسیم خراب شه اما نمیدونم چیکار کنم!اینم بگم که پدرم طرفمو دیده و از نظرش پسر خوبیه و خانواده داره.اما خواهرمم کسیو دوست داشت که ۴ سال صبر کرد بیان خواستگاریش اما تا اومدن مادر طرف راضی نبود و بهم خورد و از اون به بعد همش طرفم مقایسه میشه با دوست پسر خواهرم که هرچی زمان کمتر بدم به نفعمه و اینم مثل اون یکی میشه…اینم بگم که خواهرم با دوست پسرش مشاوره رفته بودن و از اولم گفتن که فرد مناسبی برای هم نیستن و کلا پارتنر خواهرم آدم ازدواج نیست و قصدی براش نداره اما با این حال ادامه داد و اینطوری شد.من باید چیکار کنم؟من واقعا میخوام آشناییم ادامه دار بشه و حتی اگه اشتباه باشه با علاقه ایم که باشه مسئولیتشو خودم قبول کنم.میخوام این راهو برم و مسئولش خودم باشم.این بیرون نرفتنا هم منو و هم پارتنرمو اذیت میکنه و دو تامون داریم میجنگیم که بهم برسیم.من هیچ جا نمیتونم تنهایی برم و این اذیتم میکنه.بعد مدت ها با دوستام رفتم بیرون و همش متهم شدم که با طرفم بیرون رفتم در صورتی که اینطور نبود.حتی درست نمیتونم با دوستام وقت بگذرونم و چون دانشجوام و رشتم سنگینه و تحویل پروژه دارم تا اتمام پایان نامم نمیتونم سرکار برم و همش حس حبس شدن دارم.من تقریبا کل روزم به خواب میگذره و شبا بیدارم تا دیر وقت.حتی نمیخوام پاشم فعالیتی کنم و اینا آزارم میده و دلم نمیخواد اینجوری باشم و میدونم واسه زندگی آیندم اینجوری بودنم اصلا با وضعیت الان جامعه خوب نیست من باید چیکار کنم؟
سلام مجدد عزیزم در تایپیک بعدی شما به این سوال به صورت کامل پاسخ داده شد .