با سلام من 28 سالمه و چهارسال و نیم که ازدواج کردم با پسر عموم تو دوران عقد بخاطر فامیلی خیلی مشکلات لفظی بینمون پیش اومده که بیشتر بخاطر خانواده ها بود اما بعد از عروسی همسرم اصلا توجهی به من نمیکرد و من کم کم داشتم دچار افسردگی میشدم همین موقع فهمیدم که از طریق چت با یه خانمی در ارتباطه و بعد با پیگیریم فهمیدم که قرارحضوری هم گذاشته بودن چون اوایل ازدواجم بودضرربه بدی خوردم اما بخشیدم ولی اعتمادم از بین رفت چند ماه بعدش فهمیدم همسرم مواد, مصرف میکنه و سیگار با اینکه میدونست من خیلی حساسم رو این مورد اما اینکارو کرد و کاملا من ازش دلسرد شدم روابط جنسیمون خیلی کم شد بازم فرصت دادم در حین این مشکلات بیکاری و مشکلات مالیم اضافه شد و خرج خونه با من بود تا اینکه بازم متوجه چت کردنش با خانم دیگه ای شدم که از من بدگویی کرده بود و همینطور دوباره مواد ازش پیدا کردم با اینکه قول داده بود هیچ کدوم تکرار نشه از اون به بعد من خیلی بهش سرد شدم و فقط مث همخونه باهمیم و موقع روابط اصلا دوست ندارم نزدیکم بشه و ناخواسته گریه میکنم خیلی سعی کردم تغییری ایجاد کنم اما متاسفانه نشد همینطور هم سنم داره بالا میره و خیلی شکسته شدم به نظر شما ادامه این زندگی با این شرایط و مشکلات مالی زیاد درسته؟؟