سلام خسته نباشید.
چندوقتی است متوجه شدم که برادرم که ۲۲ ساله است دوستان خوبی ندارد و متاسفانه حدس میزنم که خرید و فروش مواد مخدر میکند، در گوشی او عکسها و پیامهایی دیدم که تقریبا مطمئن شدم اما وقتی با او مطرح کردم انکار کرد و گفت من به فکر آینده ام هستم و کسی که نماز بخواند و روزه بگیرد و باپول حلال بزرگ شود چنین کاری نمیکند بااو صحبت کردم و گفتم ۲ سال دیگر که درست تمام شود دفترحقوقی میزنی آینده خودت را خراب نکن، تو باید پشت مادرمان و من باشی و تکیه گاه باشی اما بازم انکار کرد. از بچگی مدارس نمونه و مذهبی رفته و الان دانشجوی رشته حقوق است اما دوستانش دائما به او گفته اند که به او حسودی میکنند ،برادرم از بچگی یا با پدرم یا با سرویس رفت وآمد داشته والان حتی خیابانهای شهر راهم بلد نیس، درخانه رفتار نسبتا خوب و مثل قبل دارد اما میترسم خودش هم گرفتار شده باشد چون خیلی لاغر شده است و به دلیل مشکل قلبی مادرم نمیتوانم بااوهم مطرح کنم مادرم معلم بازنشسته است و تمام هزینه های زندگی با اوست اما الان مشکلات مالی دارد پدرم حدود ۱۰، ۱۵سال پیش اعتیاد داشته و وقتی ترک کرده اعتیاد به شربت متادون پیدا کرده و هزینه های اوهم هست و به این دلیل هم نمیتوانم بااو درمیان بگذارم. از وقتی که یادم می آید پدرو مادرم باهم مشکل داشتند همیشه میخواستند ازهم جداشون. تمام مشکلات مالی مادرم هم بخاطر ازدواج و جهیزیه و هزینه های سیسمونی من است و خود را دراین باره مقصر میدانم
چطور با برادرم صحبت کنم تا با این دوستانش قطع رابطه کند؟