من حدود یک سال هست عقد کردم. تا حالا دو سه بار با شوهرم شدید دعوا کردیم در حدی که خواستم طلاق بگیرم اما موضوع به خانواده هامون کشیده نشد و بین خودمون قائله رو ختم کردیم. هر بار دعوا میشه وقتی خیلی عصبی میشه یا گلوی من رو فشار میده یا دستهام رو و.. خلاصه با فشار دادن من بهم اسیب میزنه و حتی کبود میشم. تا حالا ۳-۴ بار این اتفاق افتاده. نمیدونم این موضوع رو به خانواده خودم بگم اصلا یا نه. ما خارج از ایرانیم هر دومون و خانواده هامون خیلی ما رو نمیبینن که سریع متوجه این اتفاقات بشن. اگر به خانواده م بگم، پدرم قاطعانه برای طلاق میره جلو و اجازه نمیده کاری برای اشتی انجام بشه. دعواهامون هم بیشتر برا اینه که من فکر میکنم ارزشی تو زندگی اون ندارم چون حتی یک بار نشده قبل اینکه جدی بشه ناز کردن منو بفهمه. هر دفعه راحت گفته مهم نیست، به درک، برو و … بعد اشتی که میکنیم میگه نه، اینطور نیست. من دوستت دارم. حرصم گرفته بود و عصبانی بودم. اون هم فکر میکنه من دوستش ندارم چون اینجور مواقع مثل یخ برخورد میکنم و بهش محل نمیزارم. چون با حرفاش لهم میکنه این واکنش رو نشون میدم. حتی بعضی وقتا به خاطر حرفاش خس سرخوردگی و ناتوانی شدیدی بهم دست میده. اما اینها فقط موقعی هست که با هم اختلاف داریم. وقتی جو بین ما ارومه، خیلی عاشقانه با هم رفتار میکنیم

میخواستم بدونم راهکار شما چیه؟ اگه به خانواده م بگم، انقدر روی من حساس هستن که سریع هر جور شده تموم میکنن. ادامه بدم یا بگم و برای طلاق اقدام کنم