3
مشکلات زناشویی
سلام.خسته نباشید من دختری ۲۲ ساله ام.حدود دو ساله ک نامزدم.همسرم اخلاقش خوبه ولی خیانت کرده چند بار و میگه دست خودش نیس منم خیلی ناراحتم سر این مسئله.قلبم شکسته نمیتونم مث سابق اعتماد کنم بهش.ایشون بار اخر بهم گفتن ک دیگه این کارو نمیکنن ولی من هنوزم شک دارم بهش و این شک تو زندگیمون باعث شده همش دعوا داشته باشیم ایشون هم ناراحت میشه از اینکه بهش شک میکنم .میشه کمکم کنید ک برای بهبود روابطمون باید چیکار کنیم؟🙏🙏
سلام به شما ندا جان
قابل درک هست که بارها روبرو شدن با خیانت برای شما با فشار روحی زیادی همراه شده است در کنار اینکه اعتماد شما به همسرتان را نیز کاهش داده است اما عزیزم دقت کن که دوران نامزدی دوران شناخت می باشد و اگر به شناختی که در این دوران کسب م یکنید توجه نکنید نمیتوانید توقع داشته باشید در آینده نیز با شرایط متفاوت با زمان فعلی روبرو شوید.
در این مسیر نیاز است که دلایل این خیانت های مکرر مشخص شود تا بتوان با رفع این مشکلات امیدوار بود که در طول زمان و با تعهد همسرتان و ثبات در این تعهد این اعتماد را بازسازی کرد.
بهتر است در این مورد با همسرتان صحبت کنید تا باهم به زوج درمانگر مراجعه کنید چون نیاز است که در این مورد مسیر ارتباطی بین شماها و سبک رفتاری و شخصیتی هردوی شما بررسی شود تا بتوان در مورد آن نظری بیان کرد.
خیلی ممنون از وقتی ک گذاشتید🌷
چگونه میتوانیم با sppm به شما کمک کنیم؟
من دختر ۱۵ ساله ای هستم که متاسفانه در ۱۴ سالگی به طور اتفاقی در گوشی پدرم چت کردن یه خانم و پدرم شدم که بعد ها با خواهر بزرگ تر هم درمیون گذاشتم ایشون هم به برادرم گفتن و تصمیم گرفتیم به مادرم هم اطلاع بدیم که فهمیدیم مادر هم شک کرده بوده قبلا اما فکر نمیکرده همچین چیزی باشه چون پدرم اون موقع زیادی توی گوشی بوده و بعد ها ۳ روزه مادرم کامل سر سنگین با پدرم بود همه اعضای خانوادهم یعنی بقیه خواهرام هم این موضوع رو فهمیدن تا اینکه یه شب پدر و مادرم جلوی همه ما با هم دعوا میکنن در حد دعوای لفظی که پدرم هم واقعا مشخص بود چقدر استرس و اظطراب داره و ناراحت هستش و بعد از اون شب دوباره با هم حرف زدن و گفتن که بریم زیادت امام رضا و پدرم اونجا البته ما نمیدونستیم بخاطر قسم دادن و توبه هستش که الان مادرم گفته که پدرم هم قبول نکرده و اما بعد اون سفر ما دیگه فکر کردیم تمام شده چون پدرم گفت اشتباه کرده و کسی برای ریختن آبروش اون خانم رو فرستاده گذشت تا امسال که من ۱۵ سالم شد دوباره پدرم شروع کرد تو گوشی رفتن مادرم شک میکنه و به من دوباره میگه گوشی پدرت رو چک کن که متاسفانه دوباره میفهمم با یک خانم که حتی بچه هم داره دارن چت میکنن ایشون و حتی اکثر پیام ها حذف شده از طرف هر دو و عکس بچه رو هم خانمه برای پدرم فرشتاده بود و کلی قلبو .. حالا از دیشب تا حالا که باز هم به مادرم گفتم اصلا نمیدونیم چیکار کنیم دوباره همه فهمیدن هممون هم توی امتحاناتمونه و ما ۷ تا خواهر و ۱ برادر هستیم و بزرگترین بچه خانواده که خواهرم باشه فقط ۲۳ سالشه و ایشون فقط ازدواج کرده بقیه هم پشت سر هم ۲ سال ۲سال اختلاف بینشون هست و توی سن حساسی هستیم و نمیدونیم چیکار کنیم میشه راهنمایی کنید ممنونمما میگیم شاید اون خانم داره پدرم رو بخاطر آبروش تهدید میکنه و پدرم مجبور هستش ادامه بده چون واقعا پدرم هیچی برای ما تاحالا کم نزاشته و ما خیلی ناراحت هستیم و همه شهر هم بخاطر شغل پدرم ایشون رو میشناسن و حتی دو سه بار دامادمون هم به خواهرم گفته و عک ساون خانم رو هم نشون خواهرم داده و گفته که ۲ بار پدرم حدود ۱۰ و ۱۵ میلیون به شماره حسابی واریز کرده و ایشون هم با توجه به چیز هایی که خودشون میدونن شک کردن و حتی پدرم و رو هم در حال صحبت با اون خانم دیدنه و اون خانم رو از لحاظ ظاحر میشناسن