با سلام.من زنی ۳۶ ساله هستم که مدت ۸ سال از زندگی مشترک من میگذرد.شوهرم ۴۱ ساله دبیر اموزش پرورش هستند .بنده هم پرستارم و شاغل.ازدواج ما از سمت همسرم بسیار عاشقانه و با اصرار طی زمان ۴ سال تلاش ایشان صورت گرفت .در اوایل خیلی حس خوشبختی داشتم.در کنار هم شاد بودیم .هر دو آدمهای بساز و ساده گیری هستبم.ایشان صبور و من خیلی دوسش دارم . کم کم عشق در من هم بوجود امد طوری که زندگی من در وجود همسرم خلاصه میشد . از نظر ذاتی همسرم تمایل بسیااااار فراوانی به صحبت با آدمهای جدید و اشنایی با انها رو دارن .
مخصوصا خانمها . اوایل با این قضیه مشکل داشتم و خیلی اذیت میشدم ولی کم کم این رو به عنوان اخلاق ایشون پذیرفتم .
با وارد شدن تلفن و فضای مجازی همسرم که تمایل به صحبت با غریبه ها رو دارند به شدت جذب اون شدن و کم کم حواسش به من نبود . روح و روانش تو چتهای مجازی هست . وقتش رو اونجا سپری میکنه . حتی وقتی سفره و غذا اماده است و منتظرش هستم تا چتهاش تموم نشن نمیاد . تمام فامیل این رو متوجه شدن . کم کم من ساکت و ساکت تر شدم . و چون بچه دار هم نشدیم تنها و تنهاتر شدم . ساعتها سکوت مطلق تو خونه و مگر اینکه من حرف بزنم و یه جواب کوتاه دریافت کنم . وقتی از سر کار میام بر خلاف گذشته هیچ استقبالی نمیکنه و سریع میره سراغ گوشی . تایم بیکاریش خیلی زیاده و با وجود مشکلات مالی دنبال شغل دوم نمیره . حاضر نیست وقتشو برا کار صرف کنه . و منم ساعت کارم خیلی بیشتر از ایشونه . همسرم ساعتها و ساعتها بی استراحت تو فضای مجازی هست . روابط زناشویی ما دچار اختلال بسیااااار شدید شده .چون ایشون اصلا همراه من به رختخواب نمیان و خیلی دیر میخوابن . اوایل خیلی با زبان خوش و مهربانی بعد دعوا و مبارزه کردم ولی تغییر عادت ندادن . الان زندگی خودمو در سراشیبی میبینم . بدون فرزند تنها با همسری که دنیای مجازی شیفتش کرده و ماه به ماه سکسی باهام نداره و کم کم کلا حس جنسیش رو از دست داده .نمیدونم چکار کنم؟من زندگیمو دوس دارم و همسرم رو . ولی اون با اینکه میگه عاشقه منه ولی منو اصلا نمیبینه . حتی گریه هایی که تو تنهایی میکنم رو میبینه ولی تغییر نمیکنه . خدا و خانوادش شدن اینترنت . چکار کنم؟خیلی صحبت کردم خیلی خیلی . بارها قول داد و بارها هم اصلا نپذیرفت و تند شد اخلاقش . قبول نمیکنه . میبینه سقوط زندگی رو و ولی تلاش نمیکنه . من چکار کنم؟؟؟