من و همسرم حدود۱۲ سال است ازدواج کردیم.و ۲ سال است که دارای فرزند شده ایم.ایشان گاهی خوب گاهی بد هستند.گاهی مهربان تریم زن دنیا گاهی بد اخلاق.هر کاری که انجام می‌دهم اکثرا که مطابق میلش نیست از کوره در میرود.مشکل من با زنم این است که مدام سر هر مساله کوچکی به هم می‌ریزد و به من خورده می‌گیرد من هر روشی که به ذهنم میرسید را انجام دادم ولی متاسفانه افاقه نکرد و ایشان سر هر مساله ای قهر می‌کند. صدایش را بالا می‌برد و زندگی برایم سخت شده است.همیشه سعی کردم از دلش در بیاورم ولی او دلایل بی خود می‌آورد.که تو مقصر هستی فلان کار را کردی یا نکردی.تو همیشه اینطوری و اونطوری .من اشتباه کردم گفتم فلان کار را بکن یا نکن. قیافه میگرد قهر می‌کند تا من پا پیش نگذارم هم اصلا انگار نه انگار.هر وقت هم درباره مشکلات می‌خواهم صحبت کنم که این زود رنجی ،این از کوره در رفتن ها ،که این ایراد گیری های تو مرا آزار میدهد می‌گوید تو راست می‌گویی حق با توست همیشه حق با تو است من اشتباه میکنم تو خوبی و از این جور صحبت ها.فقط یک راه آخر دیگر از نظر من باقی مانده آن هم جدایی. چرا همین روز هاس که سکته کنم از دست رفتارش