سلام خسته نباشید
من۲۴سالمه و۲سال ازدواج کردم یه بچه۸ماهه دارم
من با رفتار و گفتار همسرم مشکل دارم با اینکه خودش هم میدونه اشتباهه رفتارش اما درست نمیشه
از راه بخشش وارد شدم گفتم باهم درست میکنیم اشکال نداره ولی ایشون تا یه چیزی میشه میره میزاره کف دست مامان و خواهر و برادرش
بجای اینک به فکر آسایش و رفاه دخترمون و من باشه اول رفاه مادر و خواهرش مهمه تا بهش میگم ک منم نیاز دارم بهم رسیدگی بشه میگه من ک بهت میرسم
دوست داره هرشب هر روز خواهرش برادرش خونه من باشن یه مدت آسایش نداشتم ۲۴ساعته خونه من بودن تا اینک بهش گفتم سختمه و به خودشون هم گفتم که هرچیزی حدی داره الان به من میگه تو خودخواهیی فقط خودتو میبینی الانم که میگه دختر داییم بیاد با ما زندگی کنه ازش نگه داری کنیم پدر مادر نداره وقتی بهش گفتم من از پسش بر نمیام نمیتونم بره پیش خاله یا عمه عموش بهم میگه تو بی رحمی تو انسان نیستی
واقعا دیگه کم آوردم اصلا براش حریم شخصی زندگی مهم نیست
مادرش خواهرش هر وقت دلشون خواست بدون اینک حتی در بزنن میان تو خونه حتی وقتی ما خونه نیستیم هم میان بعد ک بهش میگم میگه مامانمه باید بیاد به تو ربطی نداره
نمیدونم چیکار کنم راهنماییم کنین لطفا