سلام پسری ۲۴ ساله هستم ۳ سال با دختری که ۴ سال از خودم کوچیکتره تو رابطه هستم رابطه رو خود ایشون شروع کرد و بعد از مدتی شناخت همدیگه هدفمون ازدواج در سالیان بعد بود … از ابتدا با هم مشکل اختلاف سلیقه داشتیم من کمی مذهبی هستم ولی ایشون نه یعنی معاشرت با پسر میکنن به عنوان دوست و هم دانشگاهی و حتی بهم دست میدن ولی من مخالفم و میگم باید محرم نامحرم رو بدونی ولی کلا خانواده ایشون اینجوری نیستن خیلی… الان بعد از گذشت ۳ سال و مشکلاتی ک سر این مسائل بوده و حجاب و … و بحثایی که هر چن وقت یبار میشده به شدت حساس شده و تحمل هیچ حرفی رو از سمت من نداره مدتی رو خواست تنها باشه و حرفی نزنیم که بعد از این مدت پرسیدم که چی شد میگه که نمیخوام این رابطه رو و ازت خیلی دور شدم حتی حرفای خوبی که میزنی قبلا ذوق میکردم و حس خوبی بهم میداد الان عذاب اوره برام من بهش گفتم تغییر میکنم سعی میکنم همینجوری که هستی بپذیرمت ولی ایشون اصرار دارن که رابطه تموم شه و هر حرفی ک میزنم میگه بیشتر عصبیم میکنه حرفات و دیگه کنارت ارامش ندارم..ممنون میشم راهنماییم کنید