2
مشکل عصبی
سلام خسته نباشید.من پسری 23 ساله هستم تو سن 20 سالگی با دختری کوچک تر از خودم دوست شدم که 16 سال داشت و اینکه چند مدت گذشت و دختره بهم گفت مذهبش سنیه و منم شیعه بودم یکم دودل شدم ولی موندم تا نزدیک ۳ سال.بین ما رابطه جنسی (مقعدی ) رخ داد و بعد از این ماجرا دختره سرد شد و بعد از اینکه وارد دانشگاه شد کلا رفتارش تغییر کرد و بعد از مدت کوتاهی ک تو دانشگاه بود به من گفت دیگه دوسم نداره و بی دلیل گذاشت رفت ازون موقع تا الان من خیلی مشکلات عصبی پیدا کردم تو زندگی دچار استرس شدید میشم و تازگیا به شدت عذاب وجدان پیدا کردم به خاطر اون رابطه جنسی و اینکه هر کیو تو خیابون میبینم حس میکنم اونه و دیگ نسبت ب هیچ دختری حسی ندارم اعصابی برام نمونده لطفا کمکم کنید
ممنون .
سلام به شما دوست عزیز
احساسات شما قابل درک می باشد اما نیاز است که شما در کنار احترام به احساسات خودتان شرایط سنی را نیز مورد توجه قرار می دادید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید .
شما در سنی با ایشان وارد رابطه شده بودید که تنها ۱۶ سال داشته اند یعنی در اوج نوجوانی و در این سن بیشتر تصمیم گیری ها بر پایه هیجان می باشد بدون در نظر گرفتن خطرات آینده و شرایط سنی و موقعیت اجتماعی و…و عموما این روابط حتی اگر طولانی مدت باشد با وارد شدن فرد به اجتماعات بزرگ تر و تشکیل هویت می توانید در این زمینه عموما روابط با مشکلات مواجهه می شوند و تمام می شود .
بهتر است شما نیز در کنار احترامی که برای احساسات خودتان قائل هستید در اول از هرگونه سرزنش کردن خودتان خوداری کنید و سعی کنید که براساس حقیقت بیرون در این مورد تصمیم گیری کنید در اول اینکه داشتن رابطه جنسی در دوران دوستی می تواند آسیب زا باشد پس بهتر است حتی اگر هدف ازدواج دارید نیز از اینگونه روابط خوداری کنید چون می تواند باعث ایجاد وابستگی به دلیل پاسخ به یک نیاز شما ایجاد کند که در تصمیم گیری شما تاثیر منفی دارد و در کنار این موارد سعی کنید حتی اگر هدف ازدواج دارید به امید اینده و تغییر دادن شرایط پیش نروید و هدف های خودتان را براساس شرایط فعلیتان در نظر بگیرید.
دقت کنی که هردوی شما اختلاف مذهبی و فرهنگی موجود بین خودتان را نادیده گرفته ای که بیشتر به دلیل شرایط سنی می باشد این میزان از اختلاف فرهنگی و مذهبی می تواند با آسیب های زیادی همراه باشد .
در کنار همه این موارد بهتر است از هرگونه سرزنش کردن خودتان خوداری کنید و با توجه به اینکه در اشتباه بودن رابطه جنسی شکی نیست اما این تصمیم هردوی شما بوده است .
در این مسیر به خودتان فرصت بدهید و در صورتی که از نظر روحی با مشکلات زیادی مواجهه شده اید بهتر است که به صورت حضوری برای بررسی شرایط روحیتان اقدام کنید تا بتوانیم با بررسی افکار ، احساسات ، هیجانات در این مسیر به شما کمک کنیم چون آنچه از نظر روحی شما تجربه می کنید می تواند تاثیر منفی بر رفتارهای شما نیز داشته باشد .
پایان دادن به یک رابطه طولانی مدت برای رسیدن به مرحله پذیرش نیاز به زمان دارد و اینکه شما هنوز خاطرات را یاداوری کنید ، فرد را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید،نبود این فرد را انکار کنید ، منتظر بازگشت باشید و… همه این موارد در پروسه پذیرش طبیعی می باشد .
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
با سلام خدمت شما
دوست عزیز احساس غم و ناکامی که تجربه می کنید کاملا قابل درک است.
هر رابطه ای که تمام می شود حتما احساسات ناخوشایندی را به دنبال خواهد داشت به خصوص این که ما در این فرایند تصمیم گیرنده نبوده باشیم و در این صورت احساس ناکامی ما بیشتر خواهد بود و احساس طرد شدگی را هم تجربه خواهیم کرد.
اما توجه داشته باشید که این گونه اتفاقات با اینکه خیلی دردناک و ناراحت کننده هستند، بخشی از واقعیت محسوب می شوند که نمی توانیم مانع رخ دادن آن ها شویم و به هر حال در زندگی هرکسی ممکن است از این دست رویدادهای ناخوشایدی که به انتخاب و میل ما صورت نگرفته اند رخ بدهد.
به نظر می رسد در این ماقع چاره ای به جز پذیرش واقعیت ناراحت کننده نداریم.
رابطه یک جاده دو سویه است که ما فقط یک سمت آن هستیم و نمی توانیم بیشتر از سهم خودمان اثرگذار باشیم و طرف مقابل ما هم یک فردی است که خودش دارای اراده آزاد و قدر انتخاب و استقلال رای است و ممکن است به هر دلیلی دیگر نخواهد رابطه را ادامه دهد و ما هم چاره ای جز پذیرش این موضوع نداریم هرچند که بسیار هم ناراحت کننده باشد.
با تمام این اوصاف حال و روز شما قابل درک است حتما احساسات ناخوشایند زیادی را تجربه می کنید و با هیجاناتی مانند غم و اندوه و احساس تنهایی و ناکامی و خشم و نا امیدی دست و پنجه نرم می کنید.
البته به این که چه مدت است که از این جدایی می گذرد اشاره ای نکردید اما این مرحله مانند یک سوگواری می ماند.
از دست دادن یک رابطه مانند ازدست دادن یک عزیز و تجربه فقدان است و کارشناسان و متخصصان این دو را با هم یکی می دانند.
و واقعیت گریز نا پذیر دیگری که باید با آن روبرو شوید این است که این دوران هم طبیعی است و چاره ای ندارید جز این که با آن روبرو شوید و آن را پشت سر بگذارید و مانند مراحل سوگ که فرد در نهایت به این پذیرش می رسد که فرد از دست رفته دیگر وجود ندارد و باید بدون حضور او به زندگی ادامه داد، در این مورد هم باید این پذیرش در آخر رخ دهد که این رابطه دیگر وجود ندارد.
اما راهی برای دور زدن این مسیر و این فرایند متاسفانه وجود ندارد و هر چه آن فرد برای شما عزیز تر و این رابطه مهم تر و طولانی تر بوده باشد احتمالا احساسات منفی بیشتر و شدید تری را تجربه خواهید کرد.
با این وجود با توجه به تمام مطالبی که عنوان شد اگر که اکنون کارکردهای روزانه شما مختل شده است بهتر است برای دریافت کمک حرفه ای اقدام نمایید و از طریق مراجعه به یک روانشناس یا مشاور راهنمایی های تخصصی و دقیق تری را دریافت کنید تا بتوانید این دوران را به خوبی پشت سر بگذارید و بدانید چگونه این احساسات خودتان را بهتر مدیریت کنید و با آن ها چگونه روبرو شوید تا در این مسیر اقدامات موثرتری را انجام دهید.