من ۴ ساله پشت کنکورم. کنکور تجربی. دیگه خسته شم حاالا میدونی چرا نمیشینم مثله بچه آدم بخونم؟ چون دلم نمیخواد درآینده دکتر شم. نه دندون نه دکتر نه داروساز نه پرستار. و هیچ کدوم از شغلهای رشته تجربی. نمیخوام خونه دار هم شم. نمیدونم چی میخوام. هزار تا تست دادم هر کدومش یه چیزی میشه. این سردرگمیه از راهنکایی توی من ایجاد شد. گفتم حل میشه به مرور زمان میفمم ولی نه نفهمیدم. اصلا مطمئن نیستم از اینکه چه شغلی میخوام داشته باشه از این که علاقم چیه . دلم نمیخواد دکتر شم یا دندونپزشک یا داروشاز یا رشته های تجربی. خیلی دلم میخواست برم برنامه نویسی یا یوتیوبر شم.ولی اینا هم دیدم که هوو نه آنقدرا هم نه ولی نمیتونم امکانشو ندارم. دلم میخواد بمیرم احساس میکنم توی ای ۲۱ سال به اندازه کافی زندگی کردم دیگه بسه. خیلی بی عرضه هستم . خیلی بی خاصیتم که عرضه یه درس خوندنی رو نددارم. نمیدونم باید با این همه عمر باقیمانده چه غلطی بکنم .من هر شب آرزوی مرگ میکنم . هر شب با خودم کلی تکرار میکنم که کاشکی خیلی عمر نکنم. کاش زودی بمیرم. خاهوادم خیلی خوبن و مهربون. ولی خودمو گم کردم . یعنی میگن به خاطر سنته ولی آبجیم از من سه سال کوچیکتر قشنگ میدونه از زنذگی چی میخواد و علایقشو میشناسه. ولی من نمیتونم . هنوز نفهمیدم . به همه چی علاقه دارم از همه چی اطلاعات دارم یعنی اطلاعاتم از همه چی خیلی خوبه ولی نمیتونم یکیو انتخاب کنم. هیچی رو اینقدر دوست ندارم که بخوام عمرمو صرفش کنم. خیلی سخته . دلم نمیخواد وجود داشته باشم. دلم میخواد بمیرم ولی‌نمیخوام خودمو بکشم .چون از زندگی بدم میاد. من چی‌کار کنم؟ نمیدونم به هیچ کار خاصی علاقه آن چنانی ندارم. بدم میاد از زندکی. نمیدونم از این زندگیه کوفتی چی میخوام. فقط مرگ میخوام. صد تا کار کردم صد تا مشاور رفتم هزار تا مقاله خوندم ولی نمیفهمم . یه چیزی بین دروغ و سیاست و نویسندگی و تکنولوژی و کامپیوتر و هنر و آهنگسازی و اینترتینمنت و مهندسی زیستی و محقق و روانشناسی و عصب شناسی ‌و آناتومی و فیزیولوژی و ترانه سرایی و زیست شناسی تکاملی. حالا چی کار کنم.