من فوبیای شدیددارم
سلام … من فوبیا یا همون ترس شدید نسبت به عنکبوت دارم یادم میاد بچه که بودم حدودای 5 / 6 ساله یک بار یک عنکبوت (از این بزرگا که تو خونه ها هس) برای اولین بار رفت روی دستم و من بسیار وحشت کردم و جیغ زدم و ترس من از اون موقع شروع شد و تا الان که چند هفته دیگه میشه تولد 19 سالگیم ادامه داره و من رو خیلی اذییت میکنه … سال قبل هم یک عنکبوت ناگهانی توی اتاقم دیدم و از ترسم نمی تونستم تا چند شب توی اتاقم بخوابم و شبا از خواب میپریدم و قلبم تند تند میزد یادمه اون شب که این عنکبوت رو دیدم از ترس گریه ام گرفته بود من حتی از جسد عنکبوت هم میترسم …به بابام که گفتم کشتش بعد یک تیکه از پای عنکبوت افتاده بود روی رخته خوابم و حتی از اون هم میترسیدم مشکلم اینقد حاده که از پای کنده شده عنکبوت هم میترسم بعد الان یک ساله که من شبا قبل از خواب حتما باید رخت خواب و بالش و پتو مو از ترس عنکبوت چک کنم اگه نکنم خوابم نمیبره با اینکه میدونم اتاقم دیگه عنکبوت نداره بازم میترسم … حتی خونه ی بابابزرگم هم که توی روستاس میرم بازم از ترس عنکبوت نمیتونم به پشتی یا دیوار تکیه بدم همش میترسم نکنه از زیر فرش یا جایی عنکبوت بیاد روم ( اخه یکبار از زیر فرش عنکبوت میاد و میره به کمرم و خودم متوجه نمیشم مامانم سریع می کشش و من بعدا میفهمم)… موقع درس خوندن به اتاق دیگه ای که طبقه بالامونه میرم و بازم موقع درس خوندن فکر عنکبوت اذییتم میکنه که نکنه از جایی بیاد و بره روی پاهام یا کلا بره بهم در صورتی که میدونم نیست … این فکر و خیالا خیلی اذیتم میکنه من واقعا دارم دیوونه میشم نمیتونم از فکر عنکبوت بیام بیرون بچه تر که بودم اینقدر نمیترسیدم که الان میترسم این ترسم با افزایش سنم شدید شده و من حتی از عنکبوتای خیلی کوچیک هم میترسم یادمه یبار یکیش رو سقف بود از این کوچیکا و من تا نکشتمش اروم نگرفتم اینم بگم که با بدبختی کشتمش من حتی میترسیدم با دمپایی بزنم روش میترسیدم یه وقت بپره بهم با اسپری حشره کش کشتمش … تروخدا کمکم کنید به مامان و بابام هم که میگم اصلا درکم نمیکنن و میگن تو دیوانه ای و اصلا نمیفهمن که چرا من اینقدر میترسم و اصلا درکم نمیکنن ترو خدا یه راهکار بگید بهم ممنونم که وقت گذاشتید و خوندید …
سلام به شما دوست عزیز
این علایمی که شما بیان می کنید می تواند فوبیای عنکبوت تشخیص گذاری شود در فوبیای حیوانات، ترسی شدید و غیر معقول است که به واسطه تصور ذهنی، دیدن عکس یا مواجه واقعی با حیوانی خاص در شما ایجاد می شود. در برخی موارد، فوبیای حیوانات ممکن است با حملات وحشتزدگی یا پانیک همراه شود. ترس غیر منطقی از حیوانات سیری مزمن دارد و در صورتی که اقدامات درمانی صورت نگیرد، ممکن است روابط بین فردی، عملکرد شغلی و اجتماعی تان را به کلی مختل کند. برای تشخیص فوبیا نیاز به وجود این ترس به مدت ۶ ماه حداقل در فرد می باشد .
در این مسیر بهتر است شما این ترس را جدی در نظر بگیرید چون می تواند بر عملکرد شما و همچنین ایجاد مکشلات دیگری چون وسواس که با همان چک کردن مداوم رفتاری یا ذهنی همراه می باشد و در شرایط حاد تر افسردگی نیز همراه شود پس در این زمینه پیگیری پروسه روانشناسی و جلسات حضوری درمان می تواند به بهبود عملکرد شما کمک زیادی کند.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰
بله من مقداری هم وسواس ذهنی دارم اما به اندازه فوبیا شدید نیست اگر به روانشناس مراجعه کنم داروی خاصی هم برام تجویز میکنن؟
بعد من الان درحال درس خوندن برای کنکور هستم و فرصت ندارم به روانشناس مراجعه کنم اگه دیرتر اقدام به درمان کنم افسرده میشم ؟
دوست عزیز روانشناس دارو تجویز نمی کنند و تجویز دارو در صورتی که روانشناس شرایط شما را نیازمند دارو بدانند به روان پزشک ارجاع می دهند تا بتوانید دارو مصرف کنید .
اما در مورد پروسه مشاوره این پروسه هفته ای یکبار و عموما دقیق می باشد و اینکه شما وسواس نیز دارید می تواند در روند درس خواندن شما تاثیر بگذارد با توجه به اینکه هردوی اسن موارد می توانند به هم ارتباط داشته باشند .
حتمی بودن در همراهی این مشکلات وجود ندارد اما بهتر است به فوبیا و وسواس توجه شود چون می تواند در طولانی مدت مشکلات بیشتری از نظر روحی برای شما ایجاد کند.