مينا
ﺳﻼم.ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ب راﻫﻨﻤﺎﯾﻰﻫﺎﯾﻰﻛﻪ ﻛﺮدﯾﺪ ﻣﻦ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺗﻤﺎم راﻫﻜﺎرﻫﺎرو ﭘﯿﺶ ﮔﺮﻓﺘﻢ…وﻟﻰﺗﻮﻓﺎﻣﯿﻼﺷﻮن ﻫﻢ ﻫﺴﺖ ك ﻣﺎدرﺷﻮﻫﺮ ﻣﻦ دﯾﻜﺘﺎﺗﻮرﻩ.وﭘﺪرﺷﻮﻫﺮم رو ﺗﻮﺧﻮﻧﻪ اﯾﻨﻘﺪر ب ﻛﺎرﻣﻰﮔﯿﺮﻩ.وﻟﻰﻧﻤﯿﺬارﻩ ﺷﻮﻫﺮم ب ﻣﻦ ﻛﻤﻚ ﻛﻨﻪ.وداﺋﻤﺎ ﺷﻮﻫﺮم ﺑﻬﻢ دﺳﺘﻮر ﻣﯿﺪﻩ.ﺗﺎﺑﺤﺎل از ﺣﺮﻓﻬﺎ وﻧﯿﺶ وﻛﻨﺎﯾﻪ ﻫﺎى ﺧﻮاﻫﺮوﻣﺎدرشءﻫﻢ ﭼﺸﻢ ﭘﻮﺷﻰ ﻛﺮدم…ﺣﺘﻰ ازدوران ﻧﺎﻣﺰدﯾﻤﻮن اﯾﻦ ﻛﺎررو ﺷﺮوع ﻛﺮدم.وﻟﻰ ﺗﺎ ب اﻻن ﻛﻪ 7ﻣﺎﻫﻪ اززﻧﺪﮔﻰﻣﺸﺘﺮﻛﻤﻮن ﻣﻰﮔﺬرﻩ ﻫﯿﭻ ﻧﺘﯿﺠﻪ اى ﻧﮕﺮﻓﺘﻢ.ﺣﺘﻰﻓﺎﻣﯿﻼﺷﻮن ﻫﻢ ﻣﯿﺒﯿﻨﻦ ك ﺑﻬﻢ زورﻣﻰﮔﻦ.اﻣﺎﻫﯿﭽﻮﻗﺖ اﺳﺮار ﺧﺎﻧﻮادﮔﻰ ﻫﻤﺴﺮم وﺧﺎﻧﻮادش رو ﺑﺮوز ﻧﺪادم.ﻫﺮﻛﻰ ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﺑﺎ ﻣﺎدرﺷﻮﻫﺮ دﯾﻜﺘﺎﺗﻮرت ﭼﻪ ﻣﻰﻛﻨﻰ؟ﺗﻌﺮﯾﻔﺶ رو ﻛﺮدم.وﻟﻰ اوﻧﺎﻫﻤﺶ درﻣﻮرد ﻣﻦ ﺑﺪﻓﻜﺮﻣﻰﻛﻨﻦ.وﺑﺎدﺧﺎﻟﺘﻬﺎى زﯾﺎدﺷﻮن واﯾﻨﻜﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ب ﺷﻮﻫﺮم ﻣﻰﮔﻔﺖ:ب ﺑﺎﺑﺎش زﻧﮓ ﺑﺰن وﺑﮕﻮ.ﻣﻦ ﻧﻤﻰﮔﻢ ﺧﻮدم ﺧﻮﺑﻪ ﻣﻄﻠﻖ ﻫﺴﺘﻢ.ﻣﻦ ﻫﻢ ﺿﻌﻒ ﻫﺎﯾﻰ دارم.وﻟﻰاﯾﻦ ﺿﻌﻒ ﻫﺎرو ﻣﻰﮔﻔﺖ ب ﺑﺎﺑﺎش ﺑﮕﻮﺗﺎاﯾﻨﻜﻪ ﻣﻦ ﻫﻢ ب ﭘﺪرم ﮔﻔﺘﻢ.واﻻن داﺋﻤﺎ ﻓﻘﻂ ب ﭘﺪرم ﻓﺤﺶ وﻧﺎﺳﺰاﻣﻰﮔﻪ.وﻟﻰ ﻣﻦ ﺗﺎﺑﺤﺎل درﻗﺒﺎل ﺣﺮﻓﻬﺎى ﺧﺎﻧﻮادش ﻫﯿﭽﻰ ﺑﻬﺶ ﻧﮕﻔﺘﻢ.ﺷﺎﯾﺪﻫﻤﻮن روز ب ﺧﻮدﻫﻤﺴﺮم اﻋﺘﺮاض ﻛﺮدم وﺗﻤﻮم ﺷﺪﻩ.ﻛﺶ ﻧﺪادم.وﻟﻰ ﻫﻤﺴﺮم ﻓﻘﻂ ﻓﺤﺶ وﻧﺎﺳﺰا ﻣﻰﮔﻪ.وﻣﻦ ﺳﻜﻮت ﻣﻰﻛﺮدم.ﺗﺎاﯾﻨﻜﻪ ﯾﻜﺒﺎرﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ اﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻓﺤﺶ ﻣﺘﻘﺎﺑﻼ ب ﺧﺎﻧﻮادﻩ ﺧﻮدت ﺑﺮﻣﻰﮔﺮدﻩ.ﻓﺤﺶ ﻧﺪﻩ.وﻟﻰ ﻛﻮ ﮔﻮش ﺷﻨﻮا.ﺑﻬﺶ ﻣﻰﮔﻢ ﺧﺐ ﺧﺎﻧﻮادﻩ ﺷﻤﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ب ﻣﻦ اﯾﺮادﮔﺮﻓﺘﻦ.ﺣﺎﻻﯾﻜﺒﺎرﻫﻢ ﺑﺎﺑﺎى ﻣﻦ ب ﺷﻤﺎ اﯾﺮادﮔﺮﻓﺘﻪ.ﻣﻰﮔﻪ ﺧﺎﻧﻮادﻩ ﻣﻦ ﺧﻮب ﻛﺮدن.وﻟﻰ ﺑﺎﺑﺎى ﺗﻮﻏﻠﻂ ﻛﺮدﻩ وﻓﺤﺸﻬﺎى ﺑﺪﺗﺮ ﻫﻢ ﻣﻰﮔﻪ.اﻻن ﻫﻢ ﻣﻮﻧﺪم.ﭼﻮن ﻓﺎﻣﯿﻼﺷﻮن ﻧﻤﯿﺪوﻧﻦ و ﻧﻤﻰﺗﻮﻧﻢ واﺳﻄﻪ اﻧﺘﺨﺎب ﻛﻨﻢ ﺑﺮاى ﺣﻞ اﺧﻨﻼﻓﺎﺗﻤﻮن.ﭘﺪروﻣﺎدرش ﻫﻢ ﻣﺴﺒﺐ دﻋﻮاﻫﺎﻣﻮن ﻫﺴﺘﻦ وواﺳﻄﻪ ﻧﻤﯿﺸﻦ.ﺧﻮدﺷﻢ ك ﺑﺎﻫﺎم ﺣﺮف ﻧﻤﯿﺰﻧﻪ.ﻣﻨﻮ ب ﺑﻬﺎﻧﻪ اى ﻓﺮﺳﺘﺎدن ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎدرم.و اﻻن دﻧﺒﺎﻟﻢ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺎن.ﺣﺘﻰ ﯾﻜﺒﺎر ﭘﯿﺎﻣﻬﺎى ﻧﺎﻣﺰدﯾﻤﻮن رو ﺑﺮاش ﻓﺮﺳﺘﺎدم ك ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮﻗﺮارﺑﮕﯿﺮﻩ.وﻟﻰ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻧﺪاد.وﯾﻜﺒﺎرﻫﻢ ﺑﻬﺶ زﻧﮓ زدم وﺑﺮﮔﺸﺖ وﻓﺤﺶ وﺑﺪوﺑﯿﺮا ﮔﻔﺖ.و ﺧﯿﻠﻰ ﻟﺠﻮج وﯾﻜﺪﻧﺪﻩ ﻫﺴﺖ.ﺑﺎاﯾﻨﻜﻪ ﻣﯿﺪوﻧﻢ ﻃﻼﻗﻢ ﻧﻤﯿﺪﻩ.وﻟﻰ ﻫﻰ ﺗﻬﺪﯾﺪ ب ﻃﻼﻗﻢ ﻣﻰﻛﻨﻪ.ﻣﻦ ﻫﻢ ب اﻧﺪازﻩ ﻛﺎﻓﻰ ﻏﺮورﻣﻮ ﺷﻜﺴﺘﻢ.ﭼﻨﺪﺑﺎر ﺑﻌﺪازدﻋﻮاﻫﺎ ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ و دﻟﻬﻤﺴﺮوﺧﺎﻧﻮادم رو ﺑﺎاﯾﻨﻜﻪ ﻣﻘﺼﺮﻣﻦ ﻧﺒﻮدم ﺑﺪﺳﺖ اوردم.وﻟﻰ ﻫﻤﺶ ﺧﺎﻧﻮادﮔﻰ ﺗﻮﺳﺮم ﻛﻮﺑﯿﺪن.اﻻن ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺗﺎﻧﯿﺎن دﻧﺒﺎﻟﻢ ﻧﻤﯿﺮم.اﻣﺎ ﻃﻼق ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺨﺎم.ﻣﻮﻧﺪم ﭼﯿﻜﺎرﻛﻨﻢ؟
با سلام خدمت شما
به دلیل اینکه مجدد پست گذاشته اید ، لازم می بینم که مسئله را که متوجه شدم را خدمتتان عرض کنم از نوشته های شما مشخص است که یا شما یا همسرتان یا هر دو ، امکان اینکه دچار اختلال شخصیت باشید وجود دارد؟ توجه کنید که نوشته ام احتمال دارد و این مسئله نیاز به بررسی دارد . چنانچه صحت داشته باشد باید حتما طول دوره درمان سپری شود در غیر این صورت ادامه زندگی مشترک شما از کیفیت لازم برخوردار نخواهد بود و چه بسا ادامه هم نیابید . در ادامه مقاله که در مورد اختلالات شخصیت اگاهی می دهد در اختیارتان قرار داده می شود . روانشناسان کانون مشاوران ایران در این زمینه می توانند ۲۲۳۵۴۲۸۲کمکتان کنند
ختلال شخصیت شایع است و مشکلزا. میگویند ۱۰ تا ۲۰ درصد از جمعیت به یکی از انواع اختلال شخصیت مبتلا هستند. روانپزشکان معتقدند اختلال شخصیت بیماری مزمنی است و درمانش هم بسیار مشکل…
اختلال شخصیت شایع است و مشکلزا. میگویند ۱۰ تا ۲۰ درصد از جمعیت به یکی از انواع اختلال شخصیت مبتلا هستند. روانپزشکان معتقدند اختلال شخصیت بیماری مزمنی است و درمانش هم بسیار مشکل…
بیماران و خانوادههایشان هم تصورات مختلفی در مورد اختلال شخصیت دارند؛ آنها ممکن است فکر کنند ابتلا به یکی از انواع اختلال شخصیت به معنی «بد ذات» و «بیشخصیت» بودن است، به همین دلیل گاهی فرد مبتلا در خانواده و جامعه منزوی میشود.
اختلال شخصیت چیست؟
طبق آنچه در آخرین ویرایش«راهنمای تشخیصی و آماری انجمن روانپزشکان آمریکا» آمده است، اختلال شخصیت عبارت است از: «یک الگوی با دوام و پایدار از رفتار و تجربه درونی که بهطور قابلملاحظهای با انتظاراتی که از شرایط فرهنگی فرد وجود دارد، متفاوت و فراگیر و غیرقابل انعطاف باشد، شروعش به دوران نوجوانی یا اوایل بلوغ برگردد، در طول زمان پایدار باشد و به ناراحتی یا آسیبدیدگی روانی منجر شود.» به بیان دیگر، فرد مبتلا به اختلال شخصیت نمیتواند آنگونه که معمول و در جامعه پسندیده است، با دیگر افراد ارتباط برقرار کند.
اگر فردی در جزیرهای تنها باشد، تنها بیماری روانپزشکیای که نمیتواند به آن مبتلا شود، اختلال شخصیت است زیرا اختلال شخصیت در ارتباط با دیگر افراد جامعه معنی پیدا میکند. فرد در این موقعیت فرضی میتواند افسرده شود، وسواس پیدا کند یا ارتباطش با واقعیت دگرگونه شود، اما از آنجا که اختلال شخصیت خود را در «ارتباط» با دیگر افراد جامعه نشان میدهد، نمیتوان او را مبتلا به اختلال شخصیت دانست.
انواع اختلال شخصیت
«اختلال شخصیت» یک عنوان کلی است ولی در مکاتب مختلف انواع مختلفی از آن تعریف شده است. در راهنمای تشخیصی و آماری که انجمن روانپزشکی آمریکا آن را تدوین کرده و در بیمارستانهای روانپزشکی ایران نیز به کار میرود،
۱۰ نوع اختلال شخصیتی مختلف فهرست و در ۳ خوشه جداگانه ردهبندی شدهاند:
خوشه الف
اختلالهای نامتعارف و غیرعادی
اختلال شخصیت پارانویید: این افراد شک زیاد و غیرمنطقی به دیگران و حساسیت زیادی نسبت به رفتار دیگران دارند. از دید دیگران، آنها افراد بدبینی هستند که به سختی به دیگران اعتماد میکنند. میگویند فیلسوف معروف آلمانی، نیچه، برخی خصوصیات این نوع اختلال شخصیت را داشت.
اختلال شخصیت اسکیزویید: گوشهگیر، خرافاتی و از نظر اجتماعی منزوی هستند و تمایلی برای برقراری ارتباط با دیگران ندارند. ارتباط با دیگران برای آنها خوشایند نیست و دوست دارند ارتباط را در کمترین حد ممکن نگهدارند. شاید بتوان از شخصیت «لئون» در فیلمی به همین نام به عنوان نمونهای از این اختلال شخصیت یاد کرد.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال: رفتارها و اعتقادهای عجیب که خود را در نوع پوشش و افکار افراد مبتلا نشان میدهد. شاید بتوان ریموند دومنک، سرمربی اسبق تیم ملی فرانسه را که معروف به داشتن اعتقادهای خرافی و جادو بود، نمونهای از افراد مبتلا دانست. در میان رمالها و فالگیرها و کسانی که اعتقاد شدیدی به آنها دارند، میتوان نمونههایی از افرادی دارای این خصوصیت را دید.
خوشه ج
اختلالهای اضطرابی یا ترسی
اختلال شخصیت اجتنابی: ترس و واکنش بیش از حد به طرد شدن و اعتماد به نفس پایین در مبتلایان به این اختلال مشهود است. آنها از نظر اجتماعی گوشهگیر و وابسته هستند و دوست دارند با دیگران رابطه برقرار کنند، اما از ترسپذیرفته نشدن، از افراد دوری میکنند.
اختلال شخصیت وابسته: مبتلایان معمولا افرادی غیرفعال، بیش از حدپذیرای نظرهای دیگران، ناتوان در تصمیمگیری و بیاطمینان هستند. در آنها بیتفاوتی، تهاجم، سرسختی، بدخلقی و قهر، ترس از صاحب اختیار بودن و سهلانگاری نیز دیده میشود.
اختلال شخصیت وسواسی جبری: این اختلال با الگوی فراگیر اشتغال ذهنی به نظم و ترتیب، کمالگرایی و کنترل ذهنی و میان فردی به بهای از دست دادن انعطافپذیری، گشادهرویی و کارآمدی که از اوایل بزرگسالی آغاز و در زمینههای گوناگون ظاهر میشود، خود را نشان میدهد.
خوشه ب
اختلالهای چشمگیر، هیجانی یا عجیب
اختلال شخصیت ضداجتماعی: افراد مبتلا خودپسند، بیعاطفه، بینظم و بیقاعده، تحریکپذیر و بیپروا هستند. آنها نمیتوانند طبق قاعدهای مشخص عمل کنند و شکستن پی در پی قوانین برای آنها مشکلات متعددی ایجاد میکند. این افراد از اینکه قانون را بشکنند یا موجبات ناراحتی دیگران را فراهم کنند، احساس گناه نمیکنند. آل پاچینو در فیلمهای «صورت زخمی» و «پدر خوانده ۲» به خوبی از پس ایفای نقش یک شخصیت جامعهگریز برآمده است. همچنین در فیلم «پرتقال کوکی» تصویر بسیار درخشانی از چگونگی شکلگیری اختلال شخصیت ضداجتماعی در افراد خلق شده است. در جامعه این اختلال بیشتر در میان افرادی که به زندان رفتهاند، دیده میشود.
اختلال شخصیت مرزی: مبتلایان به آن شکنندهاند، حساسیت مفرط به طرد شدن دارند و ممکن است واکنشهای هیجانیشان بسیار نامتناسب با محیط باشد. برای این اختلال چند ویژگی عمده برشمردهاند:
زودانگیختگی یا پیشبینی ناپذیری در مورد مسایلی از قبیل تکانههای جنسی، قمار، سوءمصرف دارو و الکل، دزدی از فروشگاهها و پرخوری و آسیب رساندن به خود. الگوی ناپایدار در روابط فردی، ناتوانی در کنترل خشم، مشکل هویتی، بیثباتی هیجانی، کوششهای بیمورد برای اجتناب از ترک و رهاشدگی، خودزنی جسمی، احساس مزمن پوچی و بیحوصلگی که بهصورت احساس بیهدفی، خالی و بیارزش بودن ظاهر میشود، را در مبتلایان میتوان دید.
خوانندهگروه پینک (pink) که هنگام اجرای زنده اقدام به خودزنی کرد، نمونهای از مبتلایان به این اختلال است.
اختلال شخصیت نمایشی: هسته مرکزی علایم این اختلال تلاش برای جلب تشویق و توجه دیگران است. افراد دچار این اختلال با ظواهر یا رفتار خود توجه دیگران را جلب میکنند. شاید شخصیت «اسکارلت اوهارا» در داستان «بر باد رفته» را بتوان به عنوان مثالی در این حوزه ذکر کرد.
اختلال شخصیت خودشیفتگی: افراد خودشیفته حس خودباوری بیش از حدی دارند و ممکناست شیفته قدرت باشند. آنها معمولا به خواستههای دیگران بیعلاقه و بیتوجه و خواستار توجه دیگران هستند و احساس میکنند که سزاوار توجه ویژهاند. برخی از دیکتاتورهای معروف در تاریخ همچون «هیتلر» و «استالین» را به احتمال زیاد میتوان جزو مبتلایان به این اختلال دانست.
چگونه اختلال شخصیت را تشخیص دهیم؟
تشخیص و درمان اختلال شخصیت، تخصصی و پیچیده است و فقط از روانپزشکان برمیآید. در بیشتر موارد افراد مبتلا فقط علایم یک نوع اختلال شخصیت ندارند، بلکه علایم چند نوع اختلال شخصیت در آنها مشاهده میشود. اختلال شخصیت تظاهر سایر بیماریهای روانپزشکی را تغییر میدهد و تشخیص آنها را سخت میکند. ممکن است ابتلا به سایر بیماریهای روانپزشکی یا مصرف مواد مخدر نیز تاثیراتی بر علایم اختلال شخصیت داشته باشد بنابراین تنها راه دقیق تشخیص این اختلال، تستهای معروف به تست شخصیت که در بعضی کتابها و مجلهها وجود دارند، نیست؛ بلکه انجام مصاحبه با روانپزشک است.
درمان چقدر طول می کشد؟
اختلال شخصیت یک اختلال مزمن و دیرپا و درمان آن سخت است. اگرچه برای درمان اختلالهای دیگری که همزمان با اختلال شخصیت رخ میدهند، تجویز برخی داروها کمککننده است، اما درمان اصلی اختلال شخصیت، رواندرمانی است. البته در اغلب موارد درمان به هر دو شیوه (دارودرمانی و رواندرمانی) لازم است. درمان اختلال شخصیت معمولا چند سال طول میکشد.