ناامیدی و انزوا
سلام، نمیدونم از کجا شروع کنم، خیلی تنهام حتی از کودکیم، همیشه افسرده بودم و هستم ولی اطرافیانم همیشه تصویر یه فرد شاد و با انرژی رو دارن ازم و من چون حوصله سوالاشون رو نداشتم همیشه سعی میکردم خودمو شاد نشون بدم شایدم دلیلش از دست ندادن همون معدود آدمای اطرافم بود، هیچکس درکم نمیکنه، و حس همجنسگراییم هم منو تنها تر کرده و مجبورم جلو آشنا و فامیل همیشه نقش بازی کنم ، دوست ثابتی ندارم، حالا هم جدیدا خونواده بهم سرکوفت میزنن که بی خاصیتم ، من کارشناسیم رو تموم کردم و ۲۳ سالمه قراره برم سربازی ولی خونواده گیر میدن که برم سرکار تا سربازی و میگم کار هم پیدا نمیشه دوباره بهم سرکوفت میزنن ، گاهی وقتا ازین زندگی نکبت بار خسته میشم و با خودم میگم چرا من آخه ، کار به جایی رسیده که واسم مرگ و زندگی فرقی نداره ، الان اینا رو مطرح کردم که شما یچیزی بگین دلم آروم شه
برخورد با والدین سرزنشگر
اگر شما هم والدینی دارید که شما را مورد آزار احساسی قرار می دهند، نکات زیر میتواند کمکتان کند.
مراحل
* هراز گاهی با دوستان یا اعضای خانواده که قابل اعتماد هستند دردودل کنید.
این امکان وجود دارد که آنها هم متوجه رفتارهای والدینتان شده باشند.
* به حرف زدن ادامه دهید. اگر یک فرد خاص حرفهایتان را باور نکرد یا یکی به شما گفت مشکلتان آنقدرها هم بد نیست، دلسرد نشوید.
گاهی اوقات بچههایی که به دیگران درمورد والدین بد خود میگویند جدی گرفته نمیشوند چون از نظر جسمی آسیب ندیده اند.
اگر این اتفاق برای شما هم افتاد، به آن فرد بگویید که آزار احساسی زخمهایی به جا میگذارد که برطرف شدن آن مدت بیشتری میبرد.
* دوستیهای عمیق ایجاد کنید و در فعالیتهای زیادی شرکت کنید.
اینکار به شما کمک میکند بتوانید مشکل با والدینتان را از ذهنتان بیرون کنید و بهتر با آنها کنار بیایید.
* سعی کنید با والدینتان حرف بزنید.
امیدهای واهی نداشته باشید—نمیخواهید که دلسردتان کنند.
* راهی برای دور شدن از والدینتان پیدا کنید.
سعی کنید از یکی از اقوام که درکتان میکند بخواهید و پیش او بروید یا دانشگاهتان را شهرستان انتخاب کنید که از آنها دور شوید.
ریلکس باشید، زمانی را به تنهایی بگذرانید، احساساتتان را یادداشت کنید، چند نفس عمیق بکشید و وقتی که آرام شدید با آرامش و مهربانی با والدینتان حرف بزنید.
مثلاً، “مادر معذرت میخواهم. وقتی به من توجه نمیکنی و به حرفهایم گوش نمیدهی عصبانی میشوم. اینطوری فکر میکنم هیچ ارزش و اهمیتی برایت ندارم.
فکر میکنم اگر صادق باشیم و آرامشمان را حفظ بکنیم بتوانیم مشکلمان را حل کنیم.
” از کلمات غیرمحترمانه استفاده نکنید و حتی اگر تقصیری به گردنتان نباشد عذرخواهی کنید. سعی کنید باگذشت باشید.
· دلسرد و ناامید نشوید.
· به خودتان آسیب نرسانید.
· افکار خودکشی نداشته باشید.
· کمی پول پسانداز کنید. مطمئناً به آن نیاز پیدا میکنید.
· نادیدهشان بگیرید.
· بخاطر حرفهای بدی که والدینتان به شما میگویند خودتان را مقصر ندانید.
· درصورت امکان از روبه رو شدن با آنها خودداری کنید. سعی کنید.
. وقتتان را در اتاقی جدا یا خانه دوستانتان سپری کنید.
· به دنبال راه حل های طولانی مدت برای به دست گرفتن کنترل امور باشید.
. مثل نقل مکان از آن خانه یا رفتن به دانشگاه شهرستان یا مدارس شبانه روزی.
· از داد زدن سر والدینتان و بدوبیراه گفتن به آنها خودداری کنید. اینکار همه چیز را بدتر میکند.
هشدارها
· هیچوقت هیچنوع بی احترامی نشان ندهید.
· اگر نادیده شان میگیرید، نگذارید خیلی به چشم بیاید چون اینکار عصبانیشان میکند.
در این مورد حتما با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه