سلام، نمیدونم از کجا شروع کنم، خیلی تنهام حتی از کودکیم، همیشه افسرده بودم و هستم ولی اطرافیانم همیشه تصویر یه فرد شاد و با انرژی رو دارن ازم و من چون حوصله سوالاشون رو نداشتم همیشه سعی میکردم خودمو شاد نشون بدم شایدم دلیلش از دست ندادن همون معدود آدمای اطرافم بود، هیچکس درکم نمیکنه، و حس همجنسگراییم هم منو تنها تر کرده و مجبورم جلو آشنا و فامیل همیشه نقش بازی کنم ، دوست ثابتی ندارم، حالا هم جدیدا خونواده بهم سرکوفت میزنن که بی خاصیتم ، من کارشناسیم رو تموم کردم و ۲۳ سالمه قراره برم سربازی ولی خونواده گیر میدن که برم سرکار تا سربازی و میگم کار هم پیدا نمیشه دوباره بهم سرکوفت میزنن ، گاهی وقتا ازین زندگی نکبت بار خسته میشم و با خودم میگم چرا من آخه ، کار به جایی رسیده که واسم مرگ و زندگی فرقی نداره ، الان اینا رو مطرح کردم که شما یچیزی بگین دلم آروم شه