1
نارضایتی بدون دلیل از زندگی
من از هیچی تو زندگیم راضی نیستم
ادم ناشکری شدم هرچی دارم هر خوشی هر موفقیتی خوشحالم نمیکنه
البته یکمم افسردگی دارم
ادمای زندگیم اگه کار خوبی برام بکنن نمیتونن کامل خوشحالم بکنن و قدرشونو کم میدونم
انگار هیچیو مال خودم نمیدونم ،میترسم از خوشحالی
کمی خوشحال میشم میترسم بعدش ناراحتی پیش بیاد برام
به هیچی تو زندگیم حس تملک ندارم انگار خودمو لایق هیچ خوشی و خوبی نمیدونم
اگه کادوی خوبی بگیرم از کسی شرمنده میشم که من لیاقت نداشتم ،کسی نمیتونه راحت خوشحالم کنه ،ولی همون ادم میتونه با کوچکترین کار منفیش منو به گریه بندازه
ممنون میشم راهنماییم کنید چجوری میتونی از این احساسات بیرون بیام
سلام به شما دوست عزیز
قابل درک هست که در شرایط روحی خوبی قرار ندارید اما دقت کنید که همه این علایمی که بیان می کنید نشان از افسردگی دارد شما در افسردگی می توانید علایم مختلفی را تجربه کنید که در زیر برای شما توضیح می دهم اما در کنار تشخیص گذاری نیاز است که شما برای بهبود شرایط روحی نیاز به طی کردن روند درمانی دارید تا بتوانید شرایط روحی بهتری را تجربه کنید.
علایم افسردگی:
۱٫سمپتومهای هیجانی
در افسردگی افراد افسرده دچار هیجانات منفی هستند و دیگران آنها را افرادی ناامید، دلسرد، پریشان، ناراحت و اندوهگین مینامند. آنها حساسند و زود به گریه میافتند. گریههای آنها طولانی و دورههای آن نزدیک به هم است در بیشتر روز حتی اگر گریه نکند خلق آنها غمگین هست . کم پیش میآید که هیجانهای مثبت و شادمانی در افراد افسرده پدید آید. آنها بیانگیزه و کمحوصله هستند. حتی به انجام سرگرمیها و کارهایی که تا پیش از افسردگی برایشان لذتبخش و شادیآور بوده تمایلی ندارند و شادشان نمیکند. آنها به گوشهگیری علاقهمند هستند و تمایلات جنسی آنان نیز به شدت کاهش مییابد.
۲٫سمپتومهای شناختی
افرادی که دچار افسردگی هستند احساس پوچی، بیفایدگی و بیارزشی میکنند. آنها اعتماد به نفس پایین دارند و تواناییهایشان را دست کم میگیرند و دائم در حال سرزنش خود هستند مانند جمله ای که شما بیان می کنید که لایق کادوی دریافتی نیستید . افراد افسرده بر این باورند که نمیتوانند از وضعیتی که در آن هستند بیرون بیایند و هیچ کس نمیتواند به آنها برای بهبود کمک کند.
۳٫سمپتومهای رفتاری
کندی در انجام کارها یکی از ویژگیهای رفتاری برجستهی افراد افسرده است. افراد افسرده در گفتوگو با دیگران جملههای کوتاه و منفی به کار میبرند. از نظر فعالیت جسمانی سست و غیرفعالند. دوست دارند ساعتها در رختخواب بمانند و همیشه خود را بدون انرژی و خسته میدانند. انجام کوچکترین کاری انرژی بالایی از آنها میگیرد و در بیشتر واکنشهای جسمانی کند و کمتحرک هستند.
افراد افسرده معمولا به تمیزی، بهداشت، پوشش و لباس، و وضع ظاهری اهمیت چندانی نمیدهند البته این موارد در افسردگی های شدید بیشتر مشاهده می شود.
۴٫سمپتومهای فیزیولوژیکی
افراد افسرده را میتوانیم از روی نشانههای جسمانی نیز توصیف کنیم. در طول افسردگی، اشتها و وزن فرد افسرده دگرگون میشود. برخی از افراد دچار کاهش وزن و برخی دچار افزایش وزن میشوند. آنها نسبj به دوران پیش از افسردگی کمتر یا بیشتر غذا میخورند. آنهایی که دچار پرخوری هستند حتی در هنگامی که گرسنه نیستند هم دست از خوردن نمیکشند. و کسانی که میلی به غذا خوردن ندارند بیشتر غذاها را بیمزه میدانند و احساس بیاشتهایی میکنند. این تغییر در عادت غذایی میتواند زندگی فرد را به خطر بیاندازد. یکی دیگر از نشانههای جسمانی افسردگی، یبوست است. افراد افسرده ممکن است چند روز پشت سر هم به دستشویی نروند.
بیخوابی و اختلال خواب یکی دیگر از شکایتهای اصلی کسانی است که دچار افسردگی هستند. آنها به سختی میتوانند بخوابند و خوابشان کوتاه است به گونهای که بارها در طول شب از خواب میپرند. پیاپی کابوس میبینند و پس از بیدار شدن از خواب، باز هم احساس خستگی و ناتوانی میکنند. همین باعث میشود که افراد افسرده ساعتهای طولانی از روز و شب را به خوابیدن بگذرانند.
با توجه به اینکه شما خانم هستید در خانمها افسردگی میتواند سیکل عادت ماهانه را نامنظم کند و حتی برای یک یا چند ماه عادت ماهانه را تجربه نکنند.
میل نداشتن و بیزاری از انجام فعالیت جنسی نیز یکی دیگر از نشانههای مهم بروز افسردگی است. در افراد افسرده برانگیختگی جنسی به شدت کاهش مییابد و از انجام این کار لذت نمیبرند.
در این مسیر علایمی که شما بیان کردید را می توانیم در این ۴ دسته سمپتوم های افسردگی قرار داد که با طی کردن روند درمانی می توانید شرایط بهتری را تجربه کنید.