سلام خسته نباشین من ۲۲سالمه الان یه ماهه نامزد کردم نامزدم یه سال ازم بزرگتره شاهد یه سری رفتارا از اطرافیان نامزدم هستم که روی اونم اثر داره مثلا شب نامزدی که جشن کوچیکی گرفته بودیم بدون شام فقط خانواده نامزدم برای شام نگه داشتیم که دور هم هستیم شامی هم میخوریم بقیه مهمون ها رفته بودن شام که خوردیم رفتن همون شب بحث گرفته بودن باهمدیگه نمیدونم دقیقا کی مادربزرگ نامزدم که تعارف نکردن قاشق گلشون یه شکل نبوده یه مارک نبوده کلی ادای دیگه که کار بجایی رفته بود که نامزدی منو بهم بزنن بعداز گذشت مدتی نامزدم همش سرکوفت عروسشون بهم میزنه اسمش هم فاطمه اس همسن منه از یازده سالگی با برادر نامزدم دوست بوده شونزده سالگی عقد کردن مادر نامزدم بینایی ضعیفی داره کل زندگیشون دستشه بدون اجازش ابم نمیخورن هر غذایی درست میکنن نامزدم میگه مث فاطمه باش بهتر ازش باش مامانم دعوتش کرد ناهار خونمون بعداز رفتنش از خونمون بهم پیام داد قرمه سبزی فاطمه بهتره سر کیک درس کردن گفت خشکه فاطمه نرم درست میکنه درحالی که دست پخت مامانم زبان زده این حرفاش همش باعث رنجشم میشه میگه مثل اون رفتار کنم هروز به باباش زنگ بزنم فاطمه هروز زنگ میزنه سر این جریان به مامانم گفت که من مثل فاطمه باشم مامانمم باهاش بحثش شد الان بخاطر اینکه چرا به فاطمه تو گفتین قهر کرده …دوبار هم سر اینکه به باباش پیام واتس اپ به وضعیتش جواب دادی سلام نکردی بحث کردیم منم دختر بی ادبی نیستم فقط میخواستم سر صحبت باز کنم بعدش احوال پرسی کنم چون به شدت خجالتیم همین باعث دعوا شد سر خجالتی بودنم هم باهام درگیر بودن الان چندروز بهم زنگ نمیزنه بهش پیام دادم سین زد ولی جواب نداد همش پای عروسشون میکشه وسط میزنتش تو سرم بخاطر اینکه مامانم بهش گفته نمیخاد دخترم مثل اون باشه مگه کیه قهر کرده
واقعا نمیدونم چیکار کنم تو فکر اینم نامزدیمو بهم بزنم ولی بخاطر اینکه دوستم داره پسر خوبیه نمیتونم فقط نمیدونم چرا پای اونو میکشه وسط دخالت بیجاش تو چشمه نمیدونم چیکار کنم پاشون از زندگیم بکشن کنار هم عروسشون هم پدرش