سلام
من یک نوجوون۱۸ساله ام
احساس می‌کنم همه ی خانواده م همه ی اقوام وهمه ی دوستام ازمن متنفرن
اصلا نمی‌تونم تحمل کنم خانواده مو و سریع بحثم میشه باهاشون
من یکم گوشه گیرم ازبچگی وبیشترتواتاقمم بادرس وکتابام
خانواده م همیشه می‌گن بمون تو همون پیله ی تنهاییت
نمیتونم خوب حرفاموبزنم وخواسته هامو بگم وهمش سوتفاهم پیش میاد وهمه بیشترازمن بدشون میاد ومیگن‌ بداخلاقم
خسته شدم واقعا،منم دام نمیخوادانقدرتنهاباشم ولی ازبچگی منواینجوری تربیت کردن
من باهیچکس حتی باخانواده م راحت وصمیمی نیستم و دارم میمیرم از درددل نکردن باکسی
اینامیتونه علائم سندروم آسپرگرباشه؟جایی علائمش رو خوندم و احساس میکنم شاید آسپرگر دارم