سلام خسته نباشید.بنده دختری 22 ساله هستم.از لحاظ فکری و مالی و تحصیلی در مرتبه بالایی قرار دارم.مشکل بنده این هست که قصد ازدواج اصلا ندارم اما متاسفانه سنم طوری هست که خانواده کم کم به فکر عروس کردن من هستن.بخاطر این مشکل دارم خونم رو جدا میکنم.رابطم با خانواده ام سرد شده.من ترجبح میدم همسر ایندم رو حداقل 10 سال قبل از ازدواج بشناسم.نه لزوما ازدواج سفید خیر.منظورم از اخلاق و رفتار همدیگر تو شرایط مختلف خبر داشته باشیم.من بچه داشتن برام اهمیتی نداره و میخوام اینده فرزند خوانده داشته باشم.میخوام از دنیا لذت ببرم نه اینکه خانه دار باشم یا اینکه تمام دنیام فامیل و دوست و شوهر و ازین افراد باشن.از ازدواج های سنتی متنفرم.میخوام همون فردی که توضیح دادم فقط بیاد خواستگاری. نه اینکه هر کسی بچه دوست و اشناش رو معرفی کنه.خواستگار های خوبی هم دارم که همین باعث شده اختلاف بین من و خانواده ام بیشتر شه.اگر این مشکلات رو نتونم حل کنم و کسی نتونه منو با این تعصبات فکری درک کنه مجلور میشم از کشور برم.موقعیتش رو هم دارم و شرایطش رو هم میتونم ایجاد کنم.لطفا راهنمایی بفرمایید چگونه خانواده رو راضی کنم که به خواسته های من احترام بزارن؟بخدا تمام دنیا ازدواج نیست چیزای مهمتری داره که میخوام خودم رو درگیر اونها کنم.
لطفا بدون درنظرگرفتن مسایل سیاسی یا مذهبی یا شرایط مقرر در ایین نامه داخلی سایت بنده رو راهنمایی بفرمایید
متشکرم