هر کلمه ای که با مادرم حرف میزنم بعدش ی رفتاری میکنه و پشیمون میشم
سلام من هرموقع که با مادرم حرف میزنم بعدش کلی پشیمدن میشم ، چون هر سری به ی نحوی اعصاب منو داغون میکنه و ی گفتگو ساده رو تبدیل به جنگ و دعوا میکنه مادرم قرص اعصاب هم میخوره و کلا ادم عصبی هم هست.
اینکه میگم گفت گو ساده رو تبدیل به جنگ و دعوا میکنه منظورم اینه که کافیه ی کلمه بهش بگی تا شروع کنه به داد کشیدن . کل ساختمون میفهمن داره تو خونه ما چی میگذره . هی بهش میگم داد نکش بدتر میکنه منم هی خودمو کنترل میکنم اما یه دفعه جوری عصبی میشم که هرچی از دهنم در میاد میگم ونمیتونم جلو خودمو بگیرم .. من واقعا خیلی از داد کشیدن و بلند حرف زدن بدم میاد و خط قرمزم داد کشیدنه .. از بچگیمم تو ساختمونمون ۵ تا بچه دیگه زندگی میکردن اما تنها مادری که صدای داد کشیدنش موقع درس یاد دادن یا … تو ساختمون میپیچید صدای مادر من بود جوری که همسایه ها میگفتن دوباره مامانت داشت بهت درس یاد میداد و میخندیدن و بماند ک چقد خجالت مبکشیدم و … تازه بچه هم که بودم خیلی منو میزد ولی الان خودش میدونع که منو بزنه ی دفعه قاطی میکنم بعدش دیگه …
البته بعضی وقتا هنوزم تو درگیریا سمتم حمله میکنه و چیزی نمیگم..
من الان ۱۷ سالمه و میدونم که خودمم مشکل اعصاب دارم و واقعا چن ماهه در حدی اعصابم بهم میریزه که واقعاا کنترل حرفام و بدنمو از دست میدم …
میدونم که نمیتونم مادرمو تغیر بدم . میخوام بدونن خودم باید چه کارهایی انجام بدم تا کمتر اسیب ببینم یا کمتر درگیری اتفاق بیفته .؟
کلا از اتاقم نرم بیرون یا باهاش ح نزنم .؟
در ضمن ۱۷ سالمه . و اینکه بخواین بگین این درگیری ها به خاطر اینکه جوونی و سریع بهت برمیخوره و … و اینا درست نیست و مادرم از بچگیم همین جوری بوده و کل خانواده ی مادرم و پدرم این رو که مادرم عصبیه قبول دارن..
ینی کافیه یکی از اعتقادات ، افکار یا حرفات مخالفش باشه ، یه جنجالی به پا میکنه که نگو و نپرس … به همه چیم توهین میکنه🤦🏼♀️
با سلام مجدد خدمت شما
دوست عزیز همانطور که مطرح شد احساس ناراحتی شما از رفتارهای پرخاشگرانه ایشان کاملا قابل درک است و حتما باید خیلی آزاردهنده باشد.
اما دقت کنید که شما نمی توانید هیچ فردی را وادار به انجام کاری کنید که خودش نمی خواهد یا اعتقادی به آن ندارد و اگر بخواهید با این نیت و هدف پیش بروید قطعا دچار ناکامی های پی در پی و در نهایت احساس فرسودگی خواهید شد.
پس بهتر است به جای اینکه بر رفتارهای ایشان تمرکز کنید، به این فکر کنید که چگونه می توانید در چنین شرایطی خودتان را از آسیب حفظ کنید.
ایشان را همانگونه که هستند بپذیرید چون قدرت تغییرشان را ندارید و ببینید چگونه می توانید با ایشان رابطه بهتری بسازید.
به عبارت دیگر اگر چگونه رفتار کنید سهم خودتان را در رابطه درست انجام خواهید داد؟
و بدانید شم نیمی از رابطه بین فردی تان هستید و تنها اثر و تغییری کهه می توانید ایجاد کنید از همین طریق و با کنترل و مدیریت رفتارهای خودتان به شیوه درست و موثر است و جر و بحث و غر زدن و قضاوت و قهر و بی توجهی و هیچیک از این رفتارها موثر نیستند و بدتر شما را از یکدیگر دور می کند همانطور که ایشان با این رفتارها به جایی نرسیده اند شما هم نخواهید رسید جز ایجاد ناراتی بیشتر و کدورت.
با سلام خدمت شما
دوست عزیز احساس ناراحی رنجش شما در این شرایطی که مطرح کردید کاملا قابل درک است.
هیچ کسی از این رفتارهایی که بخشی از آنها را توضیح دادید دوست نخواهد داشت و اینگونه رفتارهای پرخاشگرانه حتما برای هر کسی آزاردهنده خواد بود.
چرا که هرکسی نیاز دارد درون رابطه احساس ارزشمندی دریافت نماید نه اینکه مدام مورد تحقیر و توهین قرار بگیرد.
مشخص است که فرد آگاهی هستید و خودتان هم متوجه شده اید که نمی توانید هیچ فردی را به جز خودتان تغییر دهید.
و واقعیت این است که گاهی نزدیکترین افراد به ممکن است به گونه ای رفتار کنند که برای ما بسیار ناراحت کننده و آزاردهنده باشد اما متاسفانه ما قدرت تغییر دادن رفتار آنها را نخواهیم داشت.
چون هر کسی بر اساس باورها و افکار خودش رفتار می کند و معمولا هم فکر می کند شیوه خودش درست است.
از آنجا که پدر و مادرهای ما هم انسان هستند ممکن است رفتارهای اشتباهی داشته باشند و یا مهارت کافی در زمینه هایی مانند کنترل و مدیریت خشمشان نداشته باشند و متوجه اثر بد و مخرب اینگونه رفتارهایشان بر فرزندانشان نباشند.
پس قدم اول همن اس که این موضوع را به عنوان یک واقعیت بپذیریم.
پذیرفتن یعنی اینکه مدام به این تمرکز نکنیم که عجب رفتاری دارد و چقدر بد که چنین شانسی نصیب ما شده است.
بلکه به این معناست که سعی کنید تمرکزتان را به جای رفتار آنها بر رفتار خودتان قرار دهید و اینکه اگر چگونه رفتار کنید می توانید صمیمت بیشتر و رابطه بهتری را با وجود رفتارهای نادرست ایشان، بسازید.
به این معنا که ببینید چگونه در چنین شرایطی می توانید بهترین خودتان باشید.
یعنی اگر حرف زدن با صرای بلند و پرخاشگری را دوست ندارید، بهتر است روی مهارت مدیریت خشم خودتان کار کنید.
خشم یک احساس کاملا طبیعی است اما پرخاشگری یک رفتار است که پسندیده نیست و باعث آزار خودمان و اطرافیانمان می شود.
حتما سخت خواهد بود ما در برابر پرخاشگری کسی خشمگین نشویم و تقریبا غیر ممکن است، اما عدم پرخاشگری به معنای عدم خشمگین شدن نیست.
شما حق دارید عصبانی و خشمگین باشید و نمیتوانید جلوی این احساس و هیجان طبیعیتان را بگیرید و مانع آن شوید.
اما می توانید از طریق آشنا شدن با حوزه مدیریت خشمتان بیاموزید که چگونه این احساستان رابه شکل رفتارهای مخرب بروز ندهید و با تمرین راهکارهای آن در این مهارت توانمندی لازم را به دست آورید.
همچنین به جای اتخاذ موضع قضاوتگرانه در برابر مادرتان از این زاویه او را ببینید که احتمالا به دلیل عدم مهارت کافی و مشکلات درونی که دارد بهترین رفتاری که بلد است احتمالا همین است نه اینکه قصد دشمنی با شما را داشته باشد و به این ترتیب کمتر احساس خشم را تجربه خواهید کرد و حتی در این صورت ممکن است به او همدلی هم بتوانید بدهید.
پس بهتر است در مسیر توانمند سازی خودتان گام بردارید تا هم بتوانید برای رسیدن به خواسته هایتان اقدامات موثرتری انجام دهید و هم آسیب کمتری از چنین شرایطی متوجه شما باشد.
در این زمینه می توانید برای دریافت اطلاعات بیشتر و دقیقتر مشاوره فردی دریافت نمایید.