باسلام
اسم من س اهل تهران هستم سنم ۲۵ساله، قدم ۱۸۲س و وزنم ۷۵ک.گ و ورزشی ک میکردم کشتی آزادبود. الان مدت ۴ساله ک ب کشور سوئد مهاجرت کردم ۲سال بعد مهاجرت در مکانی که باشگاه ورزشی بود و من برای تمرین کشتی میرفتم با خانمی آشنا شدم که ایشون ورزشکار یواف سی هستن و از نظر بدنی درشت اندام و قوی هیکل هستن طوری که وقتی دستش برای حرکت عادی مثل آب خوردن بالا بیاره کوهی از عضلات بازوش دوبرابر میکنه، ولی حقیقت زیبایی بیش از حدش و خوش استایل بودنش مرا عاشق ودل باخته او کرد . بمدت ۶ماه باهم نامزد یا دوست بودیم و در ماه هفتم باهم ازدواج کردیم چیزی که فراموش کردم ظاهر ایشون نسبت به من هست که ایشان ۱۹۸ سانت قد یعنی ۱۶-۱۷سانت بلندتر از من و وزن ۱۲۴کیلو گرم داشتن و قد بلند و عضلات بدنش اصلا وزن بالای ۱۰۰کیلو را نشان نمی‌داد خلاصه هفته اول یا بهتر بگم روز دوم ازدواج که تو خانه تنها شدیم من بنا کردم به شوخی فیزیکی با ایشان که اسم اصلیش جولیاس و یواش یواش شوخی رو به زور آزمایی که رفت در لحظه ای دیدم جولیا که دختری بسیار جوان بود راحت مرا در هوا بلندکرد طوری که انگاری پر کاهی بودم نه مردی با آن قد و وزن و هرچه زور میزدم دیدم اصلا با زور بازوی او افاده نمیکنه حقیقت حس کردم آبرویم جلو جولیا کاملا رفت چون زورم واقعا به او نمی‌رسید و برعکس من برای او از نوزاد سبکترر بودم، در سدد تلافی برای حفظ آبرو کردم و تصمیم استفاده از فن گشتی بود ولی فردای آن روز که برا انتقام دیروز یهو بسوی زیر حمله کردم ایندفعه او در کمال خونسردی و خنده کمرم را گه گرفت سر وته ام کرد یعنی پاهایم رو به هوا و سرم رو به زمین و با ۳-۴بار تکاندن هر چیزی ک تو جیبیم بود بر زمین ریخت که جالب‌تر او تنها یا بک دست نگه ام داشت و با دست دوم پولهام جمع می‌کرد و من که فکر میکردم از پس یک دست بر میام غیر از خنده های او چیزی عایدم نشد خلاصه تو این مدت ۲سال واقعا چندین بار کنفم کرد طوری ک یکبار خواهرم بزرگترش که او هم کشتی گیر بود از من خواست با او کشتی بگیرم ولی متاسفانه خواهرش ۴بار تنه کن بلندم کرد و طنین زد که برا سلامتی تب کردم تا هفته پیش که همه چیز برایشان بازی و شوخی بود اا اینکه هفته قبل سر چیز جزئی جولیا از من ناراحت شد و کارمان به جایی رسید که ربع ساعت با یک دست بلندم کرده و به دیوار فشارم میداد بدون اینکه ذره آب حس خستگی کندو در آخر از همان فاصله پرتم کردم رو تخت خواب که این حرکتش من سر ۵ک وزن زورم نمیرسه انجامش بدم ولی همان شب به این نتیجه رسیدم که این دختر سفید بابالویی گنده روزی ناخواسته باعث گشتنم خواهد شد البته مشکل مرگم نیس دلم یاد او بخاطر زندان برود حال بنظرتون طلاق بگیریم یا از دست این غول زیبا فرار کنم دلم نمید ترکش کنم خیلی لامصب خوشگله خیلی بیشتر از چیزی که فکرش بکنی